جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

5 اشتباه رایج در بازاریابی دیجیتالی که میتواند به برند شما آسیب بزند

5 اشتباه رایج در بازاریابی دیجیتالی که میتواند به برند شما آسیب بزند.

صاحبان موفق در کسب وکار خوب می دانند اشتباهات بازاریابی دیجیتالی تا چه حد می توانند هزینه ­بر باشند. از فرصت ­های از دست رفته که منجر به شکست در دستیابی به مخاطبان هدف شده است، گرفته تا عرض اندام رقبا در سهم بازار شما که بر میزان فروش اثر می گذارد، تاکتیک ­های بازاریابی که به صورت منفی بر چگونگی توانایی شما در برقراری ارتباط ارزش شما با مشتری اثر می گذارند، می توانند رشد برند را در طول ماه­ ها، هفته­ ها یا حتی در یک روز از بین ببرند. شما اغلب داستان­ هایی را در مورد چگونگی بازاریابی دیجیتالی به شیوه­ ی درست، خوانده یا شنیده ­اید، اما این داستان­ ها و منابع به شما نخواهند گفت، در انجام بازاریابی اینترنتی دقیقاً چه مواردی ایجاد مشکل کرده است، و شما به عنوان صاحب کسب وکار برای اجتناب از این مشکلات چه روندی را باید پیش بگیرید.

در تلاش برای کمک به شما، به منظور یادگیری آنچه در هنگام خلق یک کمپین بازاریابی نباید انجام دهید، تا از این طریق بتوانید کمپینی سریع و کارا را به اجرا درآورید، و همچنین از کاهش نرخ بازگشت سرمایه آسیب نبینید، در ادامه 5 مورد از شایع­ترین اشتباهات بازاریابی دیجیتالی و روش حل آن، آورده شده است.

بازاریابی بدون هدف به برند شما لطمه وارد می کند

هیچ چیز ناامید کننده­ تر از آن نیست که وقتی صاحب یک کسب وکار عنوان می دارد که بر روی کانال بازاریابی مخصوصی تمرکز کرده است، هنوز هیچ برنامه و استراتژی یا حتی منطقی برای این ادعا نداشته باشد، که نشان دهد چرا این کانال بازاریابی آنان را در رسیدن به اهداف­ شان یاری خواهد کرد و این موضوع در بازاریابی دیجیتالی نیز صادق است. این امر غیر ممکن است که بدون دانستن مرحله چرخه ­ی عمر محصول، اهداف یا حتی شاخص ­های کلیدی عملکرد ( KPI )، بتوانید برنامه­ ی بازاریابی خود را آغاز کنید. تلاش برای انجام بازاریابی بدون مشخص شدن این موارد اشتباه بزرگی است، و با اینکه این موضوع بسیار واضح و مشخص است در واقعیت بسیاری از کسب وکارها در اکثر مواقع به همین صورت عمل می کنند.

اگر در شناسایی آنچه از طریق کمپین بازاریابی قصد اجرای آن را دارید، دچار مشکل شده­ اید، هیچ راهی وجود ندارد که از آن طریق بتوانید اثربخشی خود را ارزیابی کنید و شاخص ­های مخصوص استراتژی خود را برای جوابگویی در مقابل موفقیت و شکست و بودجه لازم و مناسب نگه دارید. برای مثال، اگر یکی از کانال­ های مربوط به استراتژی بازاریابی شما مجموعه­ ای از سرنخ ­ها و اعداد وارقام را به شما بدهد، از کجا خواهید فهمید که این سرنخ ­ها نشانگر بهترین عملکرد برای شرکت شما است؟ بدون استراتژی­ ای که شامل اهداف بیرونی روشن و آستانه عملکرد باشد، هیچ راهی برای توسعه ­ی صحیح برنامه که شما را در رسیدن به اهدافتان یاری دهد، وجود نخواهد داشت.

بیشتر بخوانید:  مدل بازاریابی چیست و انواع مدل های بازاریابی پرکاربرد

برای تحقق رویای خود باید پول خرج کنید حتی در بازاریابی دیجیتالی

اکثر صاحبان کسب وکار متوجه این امر هستند که “برای کسب درآمد لازم است پول خرج کنند” اما بسیاری از مدیران در تحقق آن در کسب وکار خود شکست می­خورند. شما چه یک شرکت تازه تاسیس ( استارتاپ) باشید و یا برند ثبت شده در 500 شرکت مجله فورچون ( furtune )، این تئوری در مورد شما نیز صدق خواهد کرد. بسیاری از کسب وکارها فکر می کنند می توانند از طریق شبکه ­های اجتماعی، پلتفرم مجانی ایمیل، قالب وب­ سایت و سئو برنامه ­های بازاریابی خود را راه ­اندازی کنند، اما واقعیت آن است که تمام این کسب وکارها رشد روبه بالای کمی را تجربه می کنند. برای رشد رو به جلو لازم است پول خرج کنید، این بودجه برای تبلیغات یا نیروی انسانی دست اندرکار ساخت محتوا، طراحی، ایمیل و سایر ملزوماتی که برای کسب موفقیت نیاز دارید، پرداخت می شود.

در زمان تعیین بودجه بازاریابی مهم است متوجه این امر باشید که هر محصول یا خدمتی که به فروش می رسانید، به همان میزانی که برای آن خرج کرده ­اید و به سرعت، بازگشت سرمایه نخواهید داشت. برخی اوقات دلیل این امر موردی است که به آن “اتلاف پیشتاز ( loss leader )” می ­گویند، که زمانی اتفاق می ­افتد که شما برای به ­دست آوردن مشتریان در اولین مرتبه پولی خرج می کنید، اما به مرور زمان و از طریق برقراری رابطه با این مشتری قادر خواهید بود حتی بیشتر از میزانی که برای جذب مشتری سرمایه گذاری کرده بودید، به دست آورید.

سرمایه گذاری در بازاریابی زمان بر است، و این در حالی است که چرخه ­ی خرید برای هر شرکت متفاوت است، چرخه ­ی خرید در بیشتر کسب­ وکارهای B2B می تواند در بازه­ ی زمانی شش ماهه تا دو ساله باشد، و برای B2C چرخه ­ی خرید از یک روز تا بازه ­ی زمانی یک تا سه ماه را شامل می شود.

برندسازی دیجیتالی

عدم تمرکز بر بازگشت بازدیدکنندگان برند شما را تضعیف می کند

در اکثر وب سایت­ ها این بازدیدکنندگانی که برای اولین بار سایت را بازدید کرده­ اند، نیستند که بیشترین حجم خرید را دارند، صرف نظر از آنکه کسب وکار مورد نظر B2B یا B2C باشد. بازدیدکنندگانی که مکرر به وب سایت شما رجوع می کنند، تقریباً همیشه خریدارانی با نرخ تبدیل بالاتر و متوسط خرید بیشتر، نسبت به بازدیدکنندگانی هستند که اولین بار وب سایت شما را می بینند.

بیشتر بخوانید:  6 موقعیت رازگونه در تناقضات برند و چگونگی حل آن

بسیاری از صاحبان کسب­ وکار مشرف بر این واقعیت بوده و تمرکز خود را برای کشاندن مستمر مشتریان به سایت شان حفظ کرده ­اند به جای آنکه در نظر بگیرند به چه صورت می توانند زمینه برگشت و خرید مجدد مشتریان را فراهم کنند. در بازاریابی دیجیتالی این نکته از اهمیت بالایی برخوردار است که بتوانید مخاطبان را دوباره به وب سایت خود بازگردانید.

در حالت ایده ­آل کسب­ وکارها باید از تاکتیک ­های بازاریابی متنوع و بسیاری برای رسیدن به اهداف خود استفاده کنند. شناسایی مجدد بازار هدف در بازاریابی از طریق ایمیل و نمایش تبلیغات دو راه بسیار موثر هستند و به وفور مورد استفاده قرار می­ گیرند. وقتی ایمیل کاربران را در پایگاه دریافت می کنید، می توانید به آسانی محتوایی با کیفیت بالا برای آنها بفرستید همراه با انگیزه­­ و اطمینان مبنی بر آنکه با محتوایی با ارزش و جذاب روبرو خواهند شد.

به همین صورت، با هدف­ گذاری مجدد صحیح در حین نشان دادن محصول یا خدمت به مشتریان، سعی کنید آنها را برای تکمیل فرآیند خرید به وب سایت بازگردانید. تاکید بیش از حد بر مواردی مانند استاندارد پرداخت بابت هر کلیک و پخش و نمایش تبلیغات، به جای بکارگیری هدف­ گذاری مجدد که به میزان مورد نیاز از آن استفاده نمی شود یا حتی عدم استفاده از آن، اشتباه بزرگی است که صرفاً پول بی حساب و کتابی را نصیب سایر کسب ­وکارهای آنلاین می کند.

ارزش پایین محتوا، بازاریابی دیجیتالی شما را کم اثر می کند

هر کسی می ­داند که محتوا وقتی درپی ایجاد اطلاعات جدید در وب سایت شماست که منجر به آگاهی از برندینگ شده و برای کسب­ وکار شما، مشتریان بالقوه­ ی بیشتری فراهم می کند، پادشاه و اصل است. آنچه به نظر می رسد بسیاری از کسب­ وکارها از دست داده­ باشند این حقیقت است که محتوا باید با ارزش باشد. کاربران می خواهند زمان و پول خود را بر روی برند شما سرمایه ­گذاری کنند چرا که بر این باور­ند که شما در صنعت خود دانش لازم را دارید. اگر شما محتوای صحیح برای اثبات این ادعا را فراهم نکنید، کاربران متوجه ارزش شما نخواهند شد.

به ­جای آنکه برای مخاطبان تان محتوای با ارزش بسازید تمرکز خود را بر روی نیازهای واقعی و ادراک شده آنها بگذارید و به آنها خیلی سریع و اثربخش پاسخ دهید. این پاسخ­ دهی می تواند شامل عکس ­های متحرک مانند اینفوگرافیک، گراف­ ها، انیمیشن و عکس­ هایی برای تقویت پیام­ رسانی آن هم بدون سردرگم کردن مخاطب با نوشته ­های بسیار باشد. همچنین اضافه کردن داده­ های کمی مانند اطلاعات آماری مرتبط برای کمک به اثبات یک وضعیت یا تفکری که شما در محتوایتان به آن اشاره کرده­ اید، بهترین راه برای اثبات حقانیت و صداقت شما است.

بیشتر بخوانید:  استراتژی دیجیتال مارکتینگ چیست و ۷ اهمیت آن

بازاریابی محتوا به شما کمک می کند از طریق ارائه و بیان افکار و اطلاعات مربوط به کسب­ وکارتان که دارای ارزش برای مخاطبان باشد، رشد برندتان را سریع­ تر پیش ببرید و همچنان میزان آگاهی از برند خود را بالا ببرید و همچنین محتوای صحیح نقشی اساسی در جذب مخاطبان ایفا می کند.

عدم شناخت کافی از مخاطبان موفقیت بازاریابی دیجیتالی شما را دچار مشکل میکند

بارها و بارها شنیده ­اید که استارتاپ ها ادعاکرده ­اند که بهترین محصول را در ردیف کاری خود دارند، و این موضوع در مورد همه صدق می کند. این مورد بندرت صحیح است، چراکه به صورت کلی بیشتر کسب­ وکارها بر این امر واقف ­اند که محصولات و خدمات را نمیتوان برای همه طراحی کرد. آنها باید به دنبال تحقق بخشیدن و ارضای یک نیاز منحصر بفرد برای مخاطبانی بسیار ویژه باشند. اگر بخواهیم این مورد را از نقطه نظر مالی هم مورد بررسی قرار دهیم، اگر شما جزو 500 شرکت برتر مجله فورچون هم باشید، بازهم در آن حد سرمایه نخواهید داشت که برای هرکسی بازاریابی جداگانه داشته باشید.

اگر یک شرکت بر این عقیده باشد هرکسی جزو مخاطبین آنها قرار می گیرد، بنابراین آنها به درستی برای شناسایی مشتریان هدف خود تلاش نکرده ­اند و احتمالاً استراتژیی که برای ارضای نیاز مشتریان تنظیم شده باشد هم در ذهن ندارند. این عاملی است که هر تلاشی برای بازاریابی را با شکست مواجه می کند.

بازار خود را بشناسید، هرچه بازار شما بازاری بکر­تر ( niche ) برای نفوذ باشد شانس موفقیت شما بیشتر است. بهتر است گروه کوچکی از طبقه ­های جمعیت شناختی را به عنوان مشتریان هدف خود انتخاب کنید، و کاربرانی را برگزینید که میدانید چگونه باید به آنها دسترسی داشته باشید و کسانی که متوجه علایق و رفتارهای آنها می شود، این بازار هدف بسیار اثر بخش­تر از تلاش برای خدمت رسانی به تمام افراد است.

برند و نیازهای بازاریابی شما منحصر بفرد است.

اشتباهات بازاریابی در سطوح مختلف می تواند هزینه ­بر باشد. از ضررهای مالی گرفته تا از دست دادن فرصت ­ها، اگر شما در حال تلاش برای رشد برند خود هستید نمیتوانید به آسانی جلوی بروز این اشتباهات متداول و نهادینه شده را بگیرید. زمان کافی صرف کنید تا به طور کامل متوجه شوید تلاش ­های بازاریابی ­تان برای چه کسانی است و سعی کنید بفهمید نیاز منحصر بفرد آنها چیست.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *