جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

15 شاخص کلیدی عملکرد (KPIs) برای کسب و کارها

15 شاخص کلیدی عملکرد (KPIs) برای کسب و کارها

اگر یک تیم یا کسب و کاری را مدیریت می کنید، این یک فرصت عالی برای شناختن شاخص های کلیدی عملکرد است. بدون در نظر گرفتن اینکه تا چه میزان با KPI آشنایی دارید، اجازه بدهید تا با مفهوم شاخص های کلیدی عملکرد قبل از ارائه شاخص ها و مثال ها آشنا شویم، در این مقاله 15 شاخص کلیدی عملکرد در بخش های مختلف را معرفی خواهیم کرد.

تعریف ما از KPI بدین صورت است که : در یک ساختار و شرایط مشابه شاخص های کلیدی عملکرد یک واحد اندازه گیری عملکرد است که به ما اجازه میدهد تا متوجه این موضوع شویم که آیا یک شرکت و یا یک بخش از سازمان در عملکرد خود بهره وری را دارا است و یا خیر.

بیشتر بخوانید:  شاخص های کلیدی عملکرد (KPIs) چیست و چگونه برای کسب وکار خود KPI تعریف کنیم؟

یک شاخص کلیدی عملکرد خوب در بهترین حالت به مانند یک قطب نما فعالیت میکند و به شما و تیمتان کمک میکند که متوجه این موضوع شوید که آیا در مسیر رسیدن به اهداف استراتژیک خود حرکت میکنید و یا خیر.
یک شاخص کلیدی عملکرد باید :

  • به خوبی تعریف شده و قابل اندازه گیری باشد.
  • در کل سازمان شما به کار گرفته شود.
  • برای دسترسی به اهدافتان ضروری باشد.
  • مناسب خط مشی تجاری شما باشد.

با این حال مشکل اینجا بوجود میآید که هزاران شاخص کلیدی عملکرد برای انتخاب وجود دارد. بنابراین اگر شما شاخص بهره وری نامناسبی را انتخاب کنید در این صورت شما در حال اندازه گیری موردی هستید که با اهداف شما متناسب نیست. بنابراین شما چگونه میتوانید شاخص های کلیدی عملکرد را برای سازمان خود انتخاب کنید؟

قدم نخست این است که از طریق تحقیق با مهمترین شاخص های کلیدی عملکرد آشنا شوید. با این روش شما متوجه این موضوع میشوید که کدام یک از این شاخص ها برای کسب و کار شما مفید است و کدام یک کارایی ندارد.

شاخص های مالی

سود  (Profit)

هر چند نیازی به تعریف این شاخص وجود ندارد اما باید بدانید که این شاخص مهمترین شاخص عملکرد در بین سایر شاخص ها است. فراموش نکنید که هم حاشیه سود خالص و هم سود ناخالص را بررسی کنید بهتر متوجه این موضوع شوید که آیا سازمان شما در رسیدن به بازگشت سرمایه بالا موفق عمل کرده است و یا خیر.

هزینه (Cost)

میزان اثر بخشی هزینه های خود را محاسبه کنید و بهترین راهکار را برای کاهش و مدیریت هزینه های خود بیابید.

درآمد حاصل از کسب و کار در مقابل درآمد هدف (LOB Revenue Vs.Target)

این یک مقایسه مابین درآمد کسب شده شما و درآمد پیش بینی شده شما است. تهیه نمودار، تجزیه و تحلیل میان این دو به شما در سنجش عملکرد سازمان کمک می کند.

هزینه کالاهای فروخته شده (Cost Of Goods Sold)

شما میتوانید با مطابقت دادن همه هزینه های تولید محصولی که میفروشید ایده های بهتری را برای تغییر قیمت محصولاتتان و همچنین میزان سود واقعیتان بدست بیاورید. این اطلاعات به شما کمک میکند تا بتوانید بیشتر از سایر رقبایتان فروش داشته باشید.

دوره وصول مطالبات حاصل از فروش (Day Sales Outstanding DSO)

مطالبات دریافت شده خود را بر کل فروش اعتباری خود تقسیم کنید، عدد حاصل شده را در تعداد روزهایی که برای فروش اعتباری خود در نظر گرفته اید ضرب کنید. اگر میزان این مقدار کم است برای سازمان شما بهتر است تا بر فروش های نقدی بیشتر تمرکز کند. از این شاخص هر ماه، فصل و سال استفاده کنید تا شاهد پیشرفت خود باشید.

فروش منطقه ای (Sales By Region)

شما از طریق تجزیه و تحلیل اهداف فروشی که در جلسه ها برای هر منطقه خود داشته اید، میتوانید تا برای مناطق ضعیف خود که عملکرد پایینی داشته اند راه کارهای بهتری را در نظر بگیرید.

هزینه های خط تولید در مقابل بودجه (LOB Expenses Vs. Budget)

کل مخارج را با بودجه پیش بینی شده مقایسه کنید. فهمیدن این موضوع که در کدام قسمت از برنامه خود منحرف شده اید به شما کمک میکند تا بودجه سازمانی بهتری را در آینده داشته باشید.

15 شاخص کلیدی عملکرد (KPIs) برای کسب و کارها

شاخص مشتریان

ارزش طول عمر مشتری (Customer Lifetime Value CLV)

کاهش دادن قیمت بهترین روش برای ایجاد ارزش برای جذب مشتریانتان نیست. این شاخص به شما کمک می کند تا به ارزشی که در ارتباط طولانی مدت با مشتریانتان بدست می آورید توجه کنید. این شاخص بهره وری به شما کمک میکند تا با محدود کردن کانال ها بهترین مشتریان را با بهترین قیمت بدست بیاورید.

بیشتر بخوانید:  راهی آسان برای محاسبه ارزش طول عمر مشتری در کسب و کارهای اینترنتی

هزینه جذب مشتری (Customer Acquisition Cost CAC)

در یک بازه زمانی مشخص هزینه کل جذب مشتریانتان را بر تعداد مشتریان جدید تقسیم کنید. شما شاخص خود را پیدا کرده اید. این مورد یکی از مهمترین موارد در تجارت الکترونیک محسوب میشود چرا که به شما در ارزیابی اثر بخشی هزینه های کمپین های تبلیغاتی کمک میکند.

بیشتر بخوانید:  هزینه کسب مشتری (CAC) : معیاری که می تواند سرنوشت شرکت شما را تعیین کند

نگهداری و حفظ رضایت مشتریان (Customer Satisfaction & Retention)

این مورد را با یک مثال شروع میکنیم : مشتریان خود را خوشحال کنید و آنها همچنان مشتری شما باقی می مانند. البته برخی از شرکت ها معتقد هستند که این مورد بیشتر در مورد نگهداری از سهامداران است تا مشتریانشان. شما میتوانید از چندین روش این مورد را ارزیابی کنید به مانند رتبه رضایت مندی مشتری و درصد خرید دوباره مشتریان.

میزان معرفی خدمات یا محصولات توسط مشتریان (Net Promoter Score NPS)

این شاخص یکی از بهترین روش ها برای رشد بلند مدت کمپانی شما است. برای اندازه گیری این شاخص هر چهار ماه یکبار یک نظر سنجی را برای مشتریان خود ارسال کنید تا به صورت اختصار اینکه مشتریانتان شرکت، محصولات و خدمات شما را به دیگران معرفی کنند به چه میزان است. با ساختن اولین نظر سنجی کار را شروع کنید و کارهای ضروری را برای افزایش میزان این مورد هر فصل به فصل انجام دهید.

تعداد مشتریان

به مانند سود این شاخص بهره وری نیازی به توضیح ندارد. شما با اندازه گیری تعداد مشتریانی که جدب کرده اید و تعداد مشتریانی که از دست داده اید متوجه شوید که آیا نیاز به ملاقات و صحبت با مشتریان خود دارید و یا خیر.

شاخص های نیروی انسانی

نرخ خروج کارمندان

برای محاسبه این شاخص تعداد کارمندانی که کار خود را ترک کرده اند بر میانگین کارمندان خود تقسیم کنید. اگر این رقم برای شما زیاد است، فرهنگ محیط سازمانی و محیط شرکت را بررسی کنید.

درصد درخواست ها برای موقعیت های شغلی

زمانی که شما درصد بالایی درخواست از متقاضیان واجد شرایط برای موقعیت های شغلی خود دارید شما بهترین موقعیت را برای بررسی بهترین متقاضیان دارا میباشد. این مورد باعث افزایش تعداد مصاحبه ها میشود که این مورد عالی است.

رضایت کارمندان

کارمندان خوشحال سخت تر کار میکنند. اندازه گیری رضایت کارمندان از طریق نظرسنجی و روش های دیگر یک کار اساسی برای حفظ و افزایش سلامت شرکت و بخش سازمانی شما است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *