آنچه ما امروزه آن را برندسازی احساسی ( Emotional Branding ) می خوانیم پدیده ی جدیدی نیست بلکه توجه بیشتر در ایجاد ارتباطات احساسی برند با مخاطبینش در طی فرایند برندسازی است. برندسازی عاطفی از آنجا که با احساس افراد در ارتباط است، بسیارموثر است.
اگرچه هنوز هم با توجه به گسترش بازاریابی اینترنتی، فروشندگان همچنان با در دست داشتن اعداد و ارقام و مستندات حقیقی و موجودی انبار به سوالاتی درمورد چگونگی و میزان فروش پاسخ می دهند، و مسئولین فروش معمولاً برای فروش یک خدمت یا محصول به خوبی آموزش دیده اند. امّا حقیقت این است که محصولات و خدمات دیگر صرفاً آن محصولی که می فروشید، نیستند. شما در حال فروش سبک یا روشی برای بهبود زندگی بازار هدفتان هستید؛ و برای تحقیق این امر باید به گونه ای عمل نمایید که بازار هدف شما احساس کند که به محصولات و خدمات برند شما نیاز دارد این یعنی “برندسازی احساسی” ( Emotional Branding ).
احساس کردن آن چیزی است که برندسازی احساسی ( Emotional Branding ) یا عاطفی از آن برگرفته شده است، و این احساسات حتی لازم نیست مستقیماً با برند در ارتباط باشند. در تبلیغات حسی، شما محصول را در آخر تبلیغ می بینید و امکان دارد مضمون کل تبلیغ به محصول یا برند مرتبط نباشد. این نوع بازاریابی ارتباطی را برقرار می کند با این امید که ارتباط عاطفی و حسی با مخاطبان ایجاد شود و در ذهن جمعی و اشتراکی آنها بماند.
برندسازی عاطفی نوعی دستکاری ذهن به روشی هوشیارانه است. بنابراین برای راه اندازی یک کمپین برندسازی احساسی برای برندتان از 5 نکته تأثیر گذار زیر در برندسازی عاطفی استفاده کنید :
موردی که در برندسازی بر آن متمرکز هستید را تغییر دهید
بیشتر از آنکه به مشتریان فعلی خود فکر کنید، به بازار هدفتان فکر کنید. بیشتر از محصول، تجربه حاصل از محصول را مورد توجه قرار دهید. بیشتر به این فکر کنید که از چه دیالوگی برای جذب مخاطب استفاده کنید، نه اینکه چه اطلاعاتی را به بازار هدفتان انتقال دهید.
برندسازی احساسی ( Emotional Branding ) وقتی نتیجه می دهد که شما رویکردهای خود را به گونه ای پیاده کنید که انگار مخاطبان شما افرادی هستند که زندگی می کنند، کار می کنند، فکر می کنند، و رویا پردازی دارند و شما باید آنها را با تمام این موارد در ذهنشان، درگیر کنید.
اگر شما واقعاً مشتریان خود را می شناسید، پس این روش بسیار آسان خواهد بود. در مورد آنها تحقیق و مطالعه کنید، ببینید مشتریان شما چه کسانی هستند و چه چیزی می خواهند. این اطلاعات شما را در امر برند سازی احساسی یاری خواهد داد.
محتوایی ایجاد کنید که از نظر احساسی، آنقدر جذاب باشد که توسط بازار هدف به اشتراک گذاشته شود
اشتراک گذاری بهترین راه تبلیغات در برندسازی عاطفی است چرا که هم رایگان است و هم از روی عاطفه، احساس و صمیمیت پخش می شود. بنابراین بررسی کنید که محتوای برند شما برای رسانه ای که انتخاب کرده اید، مناسب است.
در مورد عامل اصلی احساسی، که افراد را مجاب به خرید میکند اطلاعات بیشتری به دست آورید
در تحقیقات صورت گرفته چندین کلید اصلی احساسی معرفی شده اند که افراد را مجاب به خرید می کنند، این کلیدها به شرح زیر است : تمایل به کنترل، من از تو بهترم، هیجان کشف یک چیز تازه، ارزش گذاری مجدد، ارزش های خانواده، تمایل به تعلق، لذت بردن و سرگمی، فقر زمان، تمایل به بهترین بودن، خود شکوفایی، عشق/ دوست داشتن/ رمانتیک بودن، پرورش پاسخ دهی، دگرگونی درونی ( تغییر خود )، باهوش تر کردن افراد، قدرت/ تاثیر/ تسلط، و تحقق آرزو.
این لیست، لیست فوق العاده ای است. اما تمام موارد آن برای شما کاربرد نخواهد داشت. به مشتریان ایده آل خود فکر کنید ( به یاد داشته باشید اینجا در مورد افراد صحبت می کنیم نه محصول )، و از میان موارد ذکر شده سه یا چهار کلید اصلی که به بهترین نحو با جامعه هدف شما متناسب است را انتخاب کنید و تمام تلاش خود برای برندسازی احساسی را بر روی این موارد متمرکز سازید.
برای برند خود داستان تعریف کنید
تمام برندسازی در مورد داستان است. داستان سرایی چیزی است که ما برای قرن ها داشته ایم حتی در هزاران سال قبل از این روش به عنوان راهی برای برقراری رابطه عاطفی و احساسی استفاده می شده است. داستان ها در مورد واقعیت نیستند. همه می دانند بهترین داستان ها آنهایی هستند که بعد از بستن کتاب و ترک کردن تئاتر با ما باقی بمانند.
دقیقاً یک چنین موقعیتی، برای داستان سرایی برندها نیز وجود دارد، چرا که شما می خواهید مشتریانتان مدام به نام تجاری شما فکر کنند، پس مطمئن شوید که از داستانی که استفاده می کنید احساسی را در مشتریان برانگیزد که شما می خواهید.
مشتریان برندتان را با یک احساس قوی رها کنید، احساسی شاد یا غمگین
این مورد به آن مربوط نمی شود که می خواهید مخاطبان خود را با چه اطلاعاتی از برند رها کنید. مربوط به احساسی است که می خواهید برای آنها باقی بگذارید.
همانطور که در مقاله ی ویلیام مک اون ( William McEwen ) بیان شده : “ارتباطات احساسی صرفاً گرم و مثبت نیستند، همین طور قرار نیست به سادگی آغازگر بحث جالبی باشند. آنها دارای عواقب مالی قدرتمندی اند، مانند سهم پولی که از کیف پول مصرف کنندگان دارید یا تعداد تکرار تعاملات تجاری. حتی فروشندگان سنتی که با مشتریان خود به صورت احساسی و عاطفی به تعامل و فروش می پردازند، عایدی بیشتری نسبت به فروشندگانی دارند که با مشتریان خود تعاملات احساسی برقرار نمی کنند. ”
در برند سازی احساسی ( Emotional Branding )، شما مجبور نیستید بین محصولات خود و احساسی که می خواهید با آن مرتبط باشید، ارتباط مستقیم برقرار کنید. شما فقط کافی است آن احساس را به درک و ذهن مشتریان وصل کنید. این بهترین راهکار برای شما است تا بتوانید در مقابل رقبایتان ایستادگی کنید، این ایستادگی می تواند از طریقی مانند “کاملاً در جهت مخالف عمل کردن، تصرف جمعیت و مشتریان جدید، و وادار کردن مردم به خندیدن یا گریستن “، حاصل شود. و حتی واقعاً مهم نیست که آنچه در ذهن مشتریان باقی میماند احساسی شاد باشد یا غمگین.