همه ما پیش از این تجربه مشابهی داشته ایم که یک ایده در ذهن ما جرقه بزند و فکرمان را مشغول کند، از دوستانمان سوال های فرضی پرسیده ایم، روندها را مشاهده کرده ایم، و در نهایت، تلاش کردیم تا مشخص کنیم که آیا مفهوم کسب و کار ما نیازی را برآورده خواهد کرد و بازار پذیرای حضور آن خواهد بود.
به خاطر داشته باشید که کسب و کارها بر اساس ارزش پیشنهادی شان است که شکست می خورند و یا موفق می شوند. تعیین ارزش پیشنهادی و راه اندازی کسب و کار تنها برای آن نیست که قادر باشید بعضی کارها را انجام دهید، ایجاد کنید یا مهیا سازید. ارزش پیشنهادی باید چیز بسیار با ارزشی برای مشتریان بالقوه محسوب شود.
میزان زمان و پولی که در راستای تفکر ” اگر شما این محصول را بسازید مشتریان با پای خودشان به سراغ شما خواهند آمد” صرف میشود بسیار زیاد بوده و این یک اشتباه محض است. بنابراین پیش از آنکه ادامه دهید و در کسب و کاری بی نتیجه غرق شوید، به این فکر کنید که چگونه می توانید ارزش پیشنهادی استارت آپ خود را ارزیابی کنید تا مطمئن شوید آنچه روانه بازار می کنید با بی توجهی و بی تفاوتی مواجه نمی شود.
اگر درحال انتخاب مسیر استارت آپ خودتان هستید این سوالات به طرز باورنکردنی برای تعیین ارزش پیشنهادی استارت آپ شما مفید خواهند بود :
فضای سفید کجاست؟
کاملا واضح است اما اینگونه آن را بررسی کنید : آیا نیاز بازار واقعی و محقق نشده ای وجود دارد که استارت آپ شما بتواند آن را برطرف سازد؟ در ابتدا، با یک لیست مقایسه ای کلاسیک کار را شروع کنید و این مسیر را ادامه دهید تا تعیین کنید که شما توانایی این را دارید تا فضای سفید موجود را پر کنید یا نه. اگر پاسخ تان آری است، در قدم اول گامی برجسته برداشته اید اما جوابی که احتمالش بیشتر است، خیر می باشد. هرچند، این بدین معنا نیست که شما هیچ شانسی ندارید. تلاش کنید تا بازار را از منظری متفاوت نگاه کنید و موقعیت یابی خاص و منحصر بفردی را برای استارت آپ خود در نظر بگیرید.
به عنوان مثال به شرکت اوبر (Uber) نگاه کنید که حضورش به عنوان یک شرکت خدمات اتومبیل متقاعد کننده تر است یا به عنوان جابجا کننده برای وسایل شخصی یا تاکسی و یا حتی به عنوان یک شرکت حمل و نقل که حمل با سرعت برق و باد را پیشنهاد می دهد. کمی خودتان و تیم تان را به چالش بکشید و بازار را همانند جاده تصور کنید تا بتوانید خلاها را بهتر بفهمید و الهام بگیرید.
آیا محصول یا خدمات من به طور قابل توجهی بهتر و برتر از محصولات رقبا است؟
اگر شخص دیگری آنچه که شما تمایل دارید انجام دهید یا چیزی شبیه به آن را قبلا انجام داده است؟ اگر اینگونه است ترس به خود راه ندهید، همچنان راه هایی وجود دارد تا نشان دهید که شما برتری هایی دارید و کیفیت این کار را می کند. بطور خلاصه، هرچیزی که شما خلق می کنید باید 10 برابر بهتر از آن محصولی باشد که رقبای شما تولید می کنند. این همان چیزی است که مشتریان را به سمت شما می کشاند و ارزش پیشنهادی استارت آپ شما را متمایز و بالاتر از رقبا می سازد.
به عنوان مثال، به رستوران Chipotle که یک رستوران مکزیکی است نگاه کنید، هرچند که رستوران های مکزیکی دیگری نیز وجود دارند اما چرا بیرون از رستوران Chipotle صف های طولانی تشکیل می شود؟ در هرچیزی که باشد این رستوران برنده است : کیفیت محصولات اولیه، سهولت سفارشات درخواستی و ویژه مشتریان، ارزش پولی که برای غذا پرداخته می شود، تجربه کلی و این لیست همچنان ادامه دارد. می بینید که ارزش پیشنهادی این رستوران است که مشتریان را به سمت آن می کشاند و چنین صف های طولانی شکل می دهد.
مشتریان بالقوه من چه چیزی می خواهند؟
بهترین توصیه ای که می توانیم به شما بکنیم آن است که : تحقیق بازار را خودتان انجام دهید و برای اینکه با مشتریان بالقوه خود تعامل داشته باشید وقت صرف کنید. بهترین بازخوردها را از کسانی دریافت خواهید کرد که برای محصول شما پولی پرداخت کرده اند. سرمایه گذاران ریسک کننده همیشه نسبت به نیازهای خریدار آنطور که خود خریداران اشراف دارند، آگاهی ندارند. بنابراین، وقت آن است که هر گوشه را مورد بررسی قرار دهید.
برای آن هایی که در حال عرضه محصول مصرفی هستند، آسان ترین راه برای آزمون بازار شناسایی نیاز پنهان بازار از طریق مطالبی است که افراد به دنبال آن هستند. این یک راه فوق العاده است تا ببینید که افراد حاضرند برای چه چیزی پول بپردازند و البته اگر این ایده شکست بخورد ناکامی بسیار کمی وجود دارد. یک راه ساده دیگر که برای آزمون بازار وجود دارد از طریق Keyword Planner گوگل می باشد، از این طریق آگاه خواهید شد که مشتریان بالقوه در حال سرچ و جستجو در مورد چه چیزهایی هستند.
مقاله مرتبط :
آیا عرضه یک محصول به بازار بعد از رقبا، برای من مفید است؟
آیا تاکنون این عبارت را شنیده اید، ” اولین پرنده کرم را می گیرد، اما دومین موش است که پنیر را بر می دارد؟” استراتژی عرضه درست به اندازه هر تصمیم دیگری که برای کسب و کارتان اتخاذ خواهید کرد مهم و ضروری است. بیشتر اوقات این موضوع که اولین برندی باشید که محصول را به بازار عرضه می کنید مزایای قابل توجهی دارد، اما این امر همیشه صادق نیست.
اگر میتوانید دنبال کننده سریع خوبی باشید، اجازه دهید شرکت دیگری تمام موارد مربوط به تحقیق و توسعه را انجام دهد و جذابیت اولیه در بازار خلق کند، آنگاه قادر خواهید بود تا محصولی برتر ارائه کرده و پیش بروید. نهایتاً، سرمایه گذاران مایل اند بدانند که چرا سرمایه گذاری در کسب و کار مطمئن تر است، و کشش بازار است که با صدایی بلندتر همه چیز را پیش از موعد بیان می کند.
بسیار مهم است که هر چه سریعتر برای پیشبرد ارزش پیشنهادی استارت آپ خود اقدام کنید و بدانید زمانی که در مسیر رقابت و مسابقه قرار گرفتید تغییر DNA و شاکله کسب و کارتان کار بسیار دشواری است.
اینکه استارت آپ خود را با تمرکزی کاملا تعریف شده آغاز کنید به شما کمک خواهد کرد تا در این مسیر موفق باشید. این تمرکز، بخصوص در زمانی که شرکت نوپا و جوان است ؛ توسط این موضوع هدایت می شود که تیم شما تا چه میزان بر این موضوع اشراف داشته باشد که چه چیزی را، چرا و برای چه کسی تولید می کند. ارزش پیشنهادی استارت آپ هشیارانه باید بر پرسش های اینچنینی تمرکز کند و پاسخ هریک از آنها را قبل از آنکه در موقعیت قرار بگیرد، بداند.