یکی از تصمیم های مهم بازاریابان و صاحبان کسب و کار، تصمیم در خصوص آن است که کدام فعالیت بازاریابی بیشترین کارآیی و اثربخشی را برای آنها دارد، وقتی نوبت به بودجه ی مارکتینگ و بازاریابی می رسد، همه می خواهند هر یک ریالی که خرج آن میکنند بیشترین نتیجه را بگیرند. بعضی از کسب و کارها بودجه بندی سختگیرانه ای نسبت به سایرین دارند، به همین دلیل مهم است تعیین شود کدام یک از کانال های بازاریابی بیشترین منفعت را دارند.
مناقشه ی اصلی بازاریابان تصمیم گیری میان تبلیغات آفلاین و آنلاین مارکتینگ است. هر دو گزینه دارای مزایای و معایب مربوط به خود هستند. هرچند نمی توان انکار کرد که برای شرکت هایی که با بودجه ی محدودی کار می کنند، پیشروی در بازار با استفاده از تبلیغات آفلاین یا ستنی بسیار هزینه بر است. همچنین در معرض دید قرار گرفتن برای بعضی از برندها در تبلیغات دیجیتالی بسیار کمتر از تبلیغات سنتی رخ می دهد.
در مرحله اول بهتر است به صورت کلی با هر دو روش و مزایا و معایب هر یک آشنا باشید تا بتوانید تصمیم درستی بگیرید.
آنلاین مارکتینگ در مقابل تبلیغات آفلاین، دیجیتال در مقابل بسترهای سنتی
بازاریابی دیجیتالی یا Online Marketing به انجام فعالیت های بازاریابی در بسترهای دیجیتالی و اینترنتی اشاره دارد، بر این اساس بازاریابی شبکه اجتماعی، تبلیغات در موتورهای جست و جو، ایمیل مارکتینگ، بازاریابی محتوایی در بسترهای اینترنتی و … جزوی از مهمترین فعالیت ها در حوزه ی آنلاین مارکتینگ به شمار می روند.
در مقابل انجام فعالیت های بازاریابی در کانال های سنتی مانند تبلیغات در رادیو،تلویزیون، بیلبورد، نمایشگاه و … در گروه تبلیغات سنتی و آفلاین قرار می گیرند.
درحال حاضر تقریبا بیشتر شرکت ها شروع به فعالیت در بخش های دیجیتال مارکتینگ و بازاریابی دیجیتالی کرده اند چرا که در حال حاضر هدف گیری آن آسان تر بوده و مرزبندی در بازاریابی آنلاین بسیار کمتر از مقداری است که در تبلیغات سنتی شاهد آن هستیم.
برای شرکت هایی که بودجه ی محدودی دارند، گزینه ای دیجیتالی و آنلاین شدن راهی برای ایجاد ارکان و پایه های فعالیت ها و تلاش های بازاریابی شان است. در حالی که روش های سنتی میتواند در زمینه ی چشم انداز برند اثرگذاری بیشتری داشته باشد، اما هزینه های اجرایی آن بسیار بالا است و برندهای به خصوص تازه کار بودجه کافی برای استفاده از تبلیغات آفلاین ندارند و نهایت فعالیت تبلیغاتی آنها محدود به بروشور و کاتالوگ می شود.
اما در حالت ایده آل ترکیبی از بازاریابی اینترنتی و استفاده از بسترهای تبلیغاتی سنتی می تواند تاثیر گذاری بسیار بالایی برای برند داشته باشد، به شرط آنکه برنامه بازاریابی به درستی برای برند تعریف و تدوین شود.
2 روش جهت پر کردن شکاف بین بازاریابی آفلاین و آنلاین
تبلیغات آفلاین
تبلیغات سنتی به واقع می تواند برای کسب و کارها و شرکت های فعال در حوزه ی B2B که کانال های ارتباطی محدودتری دارند بسیار سودمند باشد، به خصوص اگر به صورت منسجم و یکپارچه، و با هدف گیری درست انجام شود. تبلیغات سنتی چیزی نیست که فقط یک بار در یک مجله با نامی بزرگ انجام دهید، بلکه برای اثربخشی باید در قالب یک فرآیند بلند مدت دیده شود.
همچنین تبلیغات در بسترهای آفلاین و سنتی مانند بیلبورد یا تلویزیون اگر به صورت تهاجمی و Aggressive انجام شود در مدت زمان کوتاهی می تواند آگاهی از برند شما را افزایش دهد چراکه به قشر عظیمی از مخابان دسترسی دارد.
بسر مهم دیگری که در تبلیغات آفلاین می توان به آن اشاره کرد تبلیغات در نقاط فروش است. این تبلیغات می تواند شامل قرار دادن استند، پوستر، دانگلر و مواردی از این دست باشد که هدف آنها جلب توجه خریداران در فروشگاه ها و سوپرمارکت ها است.
تبلیغات دیجیتالی
در دهه های اخیر امکانات بسیاری زیادی در راستای انجام تبلیغات در بسترهای آنلاین فراهم شده است که برای هر دو گروه شرکت های فعال در حوزه ی B2B و B2C مفید و کارآمد است. اگر برنامه بازاریابی اینترنتی خود را به خوبی تدوین کنید می توانید به خوبی با مخاطبان تعامل برقرار کنید و پیام برندتان را به گوش آنها برسانید.
به علاوه تبلیغات در بسترهای دیجیتالی بسیار متنوع است و امکانات زیادی را در اختیار شما قرار می دهد، به عنوان مثال در کمپین های مختلف می توانید تبلیغات دیجیتالی خود را متناسب با مخاطبان خاص خود طراحی کنید، و هر بار تغییرات لازم را در آن ایجاد کنید.
همچنین هزینه تبلیغات در بسترهای دیجیتالی به مراتب از بسترهایی مانند تلویزیون و بیلبورد کمتر است؛ در نتیجه اگر به دنبال آن هستید که از بودجه بازاریابی خود بیشترین استفاده را ببرید، آنلاین مارکتینگ و بازاریابی دیجیتالی توانایی بیشتری برای تحقق اهداف تان در راستای تلاش هایی که می کنید، دارند.
تحلیل آنلاین مارکتینگ و تبلیغات آفلاین
برای شرکت هایی که بودجه کافی و منابع مالی لازم برای تبلیغات آفلاین دارند، تبلیغات آفلاین می تواند روش خوبی برای برندسازی باشد. هرچند، اگر بودجه ی محدودی دارید و همچنان به دنبال ایجاد تاثیرگذاری خوب در رسانه ی سنتی برای کسب و کار خود هستید، به دنبال اثرگذاری بر روی اجتماعات کوچک تر باشید تا بتوانید بهره وری را افزایش دهید به عنوان مثال در نمایشگاه های مختص صنعت خود حضور پیدا کنید و برند خود را به مخاطبانتان معرفی کنید.
افرادی که حقیقتا به دنبال دسترسی به آنها هستید را در نظر بگیرید، و در مورد تعداد بیشماری از منابع تبلیغات سنتی که به آنها دسترسی دارند، تحقیق کنید. تبلیغات در مکان های بخصوص نشان می دهد که کدام گروه مورد هدف از نظر جمعیت شناختی مطلوب شما هستند، و به مخاطبان نشان می دهد که شما در حوزه ی خود پیشرو هستید.
با توجه به آنچه گفته شد، گزینه ی متناسب سازی ( Customization) که به واسطه ی بازاریابی اینترنتی امکان پذیر است بسیار گسترده بوده و نادیده گرفتن آن سخت می باشد. به عنوان یک کسب و کار، شما کنترل بیشتری بر چگونگی نمایش تبلیغات، اینکه چه کسانی آن را ببینند و در هر وسیله ای چگونه به نظر بیایند، را دارید.
تحلیل جزئی که از آنلاین مارکتینگ به دست می آید، به شما اجازه می دهد که اثرات تبلیغات تان را ردیابی کنید، و به شما بینشی می دهد تا تبلیغاتی که به بهترین نحو در کسب و کارتان نفوذ می کنند، را خلق کنید.
اگر به دنبال نوشتن برنامه بازاریابی هستید و می خواهید تعیین کنید از بین بازاریابی آنلاین و تبلیغات سنتی کدامیک موثر تر است لازم است به سوالات زیر پاسخ دهید:
- مشتریان شما چه کسانی هستند و عمدتا از چه کانال ها و بسترهای ارتباطی استفاده می کنند؟
- اهداف بازاریابی تعیین شده برای برند شما به دنبال کسب چه چیزی است؟ به عنوان مثال اگر به دنبال آگاهی از برند در زمانی کوتاه باشید بهترین روش استفاده از توامان از تبلیغات آنلاین و آفلاین در تمام رسانه ها است.
- بودجه اختصاص یافته به بخش بازاریابی شما چقدر است؟
- چه منابع و امکاناتی برای انجام فعالیت های بازاریابی دارید؟
با پاسخ به این سوالات تا حدی برایتان مشخص خواهد شد که کدام رویکرد برای کسب و کار شما قابلیت اجرایی داشته و می تواند اثربخش تر باشد.
در هر صورت، مهم است بدانید با توجه به رفتار مصرف کنندگان در عصر دیجیتال، برای هر فعالیت و تلاشی که در راستای تبلیغات سنتی برای کسب و کارتان می کنید، مهم است که مکمل های دیجیتالی را نیز به آنها اضافه کنید. حضور آنلاین برای بقای کسب و کارها در عصر حاضر از اهمیت بالایی برخوردار است، و اگر می خواهید در تبلیغات سنتی سرمایه گذاری کنید، مطمئن شوید که از کمک ها و فعالیت های دیجیتالی برای پشتیبانی آن استفاده خواهید کرد. وقتی از هر دو کانال در کنار هم استفاده کنید، کمپین بازاریابی موفق و قدرتمندی خواهید داشت.
چگونه میزان اثربخشی کمپینهای آنلاین مارکتینگ و تبلیغات آفلاین خود را اندازهگیری کنید؟
بدون وجود تاکتیک مناسب بازاریابی دیجیتال و آفلاین امکان از دست دادن سهم بازار و منابع مانند زمان و پول و همچنین فرصتهای بهینهسازی و بهبود وجود دارد. در نتیجه، شما باید در مقابل اهداف و دستاوردهای ثابت خاص، برای اندازهگیری میزان اثربخشی کمپینهای خود تلاش کنید.
به عنوان مثال میتوانید نحوه رقابت خود را در مقابل رقبا مقایسه کرده و بر طبق آن سرعت رشد خود را ارزیابی کنید. از خود در مورد بعضی مسائل مانند پیشنهاد ارزش، ارزش نام تجاری (برند)، اهداف و استراتژیهای رشد، کانالهای بازاریابی که در حال حاضر توسط شرکت شما استفاده میشود بپرسید و به آنها پاسخ دهید. سپس بررسی کنید که کدام یک از اینها بیشترین تناسب را با ویژگی ها و نیازهای شما دارد.
همچنین، بهترین راه برای ارزیابی فعالیت های بازاریابی در هر دو حوزه ی آنلاین و آفلاین آن است که شاخص های ارزیابی عملکرد یا KPI های آنلاین و آفلاین را مشخص کرده و فعالیت های خود را بر اساس آنها بررسی کنید، به این صورت مشخص خوهد شد کدام یک از فعالیت های صورت گرفته در آنلاین مارکتینگ یا تبلیغات آفلاین بیشتر برای کسب و کار شما اثربخش بوده اند.
با توجه به آنکه بازاریابی اینترنتی در عصر حاضر از اهمیت بالایی برخوردار است و تاثیرگذاری بالایی برای برندهای فعال در حوزه های B2B و B2C دارد در ادامه به ارائه راهنمایی در این حوزه پرداخته ایم.
گامهایی ساده برای برخورداری از استراتژی آنلاین مارکتینگ موثر
اهداف کلی
همانطور که گفته شد گام اول فرایند شناسایی اهدف کلیدی است. در اینجا شما باید به طور کلی دو هدف اساسی و همچنین دو هدف ثانویه را مشخص کنید. این اهداف باید اخلاقی، قابل دسترس و منحصرا برای شرکت شما بوده و مطابق با نیازهای هر زمان باشند.
اهداف جزئی
از طریق مشخص کردن این اهداف میتوانید اهداف و دستاوردهای کلی خود را بهتر دنبال کنید. اهداف باید به روز، مربوط و قابل اندازهگیری برای حصول بهترین نتایج تعریف شوند.
شناسایی
پس از شناسایی اهداف کلی و کوتاهمدت ( مقاصد ) دانستن خصوصیات و اطلاعات جمعیتشناختی گروه های مشتریان هدف، ضروری است. به عنوان مثال یک برنامه جوان محور ممکن است از طریق تبلیغات در شبکههای اجتماعی بهتر عمل کند و نتیجه بهتری به دست آورد، در حالی که دسترسی به یک جمعیت بالغ میتواند از طریق استراتژیهای بازاریابی ایمیلی موفقتر باشد. هویت مشخصات مشتری هدف برای ایجاد یک استراتژی بازاریابی آنلاین بهینه ضروری است.
شناسههای بازار
یکی از مشکلات اصلی استراتژی های بازاریابی آنلاین این است که آنها در دستیابی به اهداف خود نسبت به رقبایشان شکست میخورند.
به طور کلی، قرار گرفتن در سطوح بالای جایگاههای استراتژیک نسبت به رقبا و عکسالعمل نشان دادن در صورت نیاز، یک تمرین بسیار خوب به حساب میآید. به عنوان مثال آمازون ممکن است در فصل تعطیلات بازاریابی ایمیلی گسترده انجام دهد،یک رقیب خوب این موضوع را میداند و استراتژی خاص خود را به سرعت و برای تحت الشعاع قرار نگرفتن استفاده خواهد کرد.
پلتفرمها
در اینجا یک مثال ساده می آوریم : لینکدین برای متخصصان و Academia.edu برای محققان است. گروه هدف خود را در نظر بگیرید و پس آن آن تصمیم بگیرید که آیا میخواهید در فیسبوک، لینکدین و یا توییتر تبلیغ کنید.
در نظر گرفتن زمان نیز مهم است. به عنوان مثال تعامل کاربران فیسبوک در شبکه های اجتماعی در روزهای تعطیل 32 درصد بیشتر از هر روز دیگر است و بهترین زمان برای ارسال پست بین ساعت 12 و 1 بعد از ظهر است.
استراتژی محتوا
در کنار داشتن یک استراتژی بازاریابی مناسب شما همچنین نیاز به داشتن یک استراتژی محتوای خوب دارید. سه آیتم مهم در این زمینه عبارتند از : نوع محتوا، چه زمانی از روز محتوا ارسال می شود و تعداد میانگین پستها در طول روز – هفته.
تکنیکهای بازاریابی
این مورد یکی از جنبه های استراتژی بازاریابی آنلاین است که با وجود مزایای بسیار زیاد آن کمتر مورد توجه قرار می گیرد. بدون پیگیری اقدامات یک استراتژی آنلاین مارکتینگ قبل از نشان دادن پتانسیلهای خود شکست میخورد.
از سوی دیگر، از طریق پیگیری و اندازهگیری کار، میتوانیم در برخی بخشها بهبود ایجاد کنیم. در بخش بعدی، چگونگی دنبال کردن تکنیکهای بازاریابی با جزئیات بیشتری توضیح داده شده است.
چگونه تکنیکهای بازاریابی را پیگیری کنیم؟
با انجام این کار لینک های ارتباطی بالقوه با مشتریان خود ایجاد کرده و شانس بازگشت آنان را افزایش خواهید داد. برای مثال وجود فرم انتقادات و پیشنهادات میتواند یک بخش ضروری از پیگیری اثربخشی یک استراتژی بازاریابی باشد.
همچنین می توانید به همراه این فرم ها ایمیلی ارسال کنید و از وقتی که مشتری برای این کار صرف کرده است تشکر کنید. استفاده از فرمهای نظر در وب سایت برای ایجاد فرصت دریافت بازخورد از مشتری به عنوان تکنیکهای پیگیری اثربخشی یک استراتژی بازاریابی، فوقالعاده هستند.
یک استراتژی آنلاین مارکتینگ موفق مبتنی بر معیارهای مختلف از جمله گروه هدف، متوسط تبلیغات و مکانیزم اثربخش تست است. این فرایند به طور مداوم در حال رشد است و به همین علت دائما باید مطابق با زمان تغییر یابد.
با این حال، هر مدیر ارشد بازاریابی ( CMO ) یا مشاور بازاریابی میتواند شیوههایی جهت پیگیری اثربخشی استراتژی بازاریابی آنلاین شناسایی کند. در نتیجه، آنها همچنین میتوانند پارامترهایی را برای تنظیم اهداف کسب و کار و کمک به رشد بیشتر کسب و کارهای خود بیابند.