Search
Close this search box.

دیجیتال مارکتینگ چیست؟

دیجیتال مارکتینگ چیست؟

امروز همه جا صحبت از دیجیتال مارکتینگ و دیجیتال مارکترها است، ولی واقعا دیجیتال مارکتینگ به چه معناست؟ دیجیتال مارکتر کیست و چه وظایفی دارد؟ آیا همه کسب وکارها به دیجیتال مارکتینگ احتیاج دارند؟ آیا دیجیتال مارکتینگ همان آنلاین مارکتینگ است؟

در پاسخ به سوال آخر باید بگوییم که دیجیتال مارکتینگ (Digital Marketing) همان آنلاین مارکتینگ (Online Marketing) یا بازاریابی اینترنتی (Internet Marketing) نیست! آنلاین مارکتینگ که با نام بازاریابی اینترنتی نیز شناخته می شود یکی از زیرمجموعه های دیجیتال مارکتینگ است و مهم ترین ویژگی آن این است که به اتصال مستقیم به اینترنت احتیاج دارد.

طبق تعریف انجمن بازاریابی امریکا ( American Marketing Association) دیجیتال مارکتینگ به معنای:

” استفاده از ابزارها و کانال های دیجیتالی و اجتماعی به منظور ترفیع یک برند یا جذب مشتری است.”

از آنجایی که واژه دیجیتال مارکتینگ به استفاده از کانال ها، دستگاه ها و پلتفرم ها دیجیتال (صرف نظر از آنلاین یا آفلاین بودن آنها) به منظور بازاریابی محصولات یا خدمات اشاره دارد، دیجیتال مارکتینگ بر خلاف آنلاین مارکتینگ محدود به استفاده از اینترنت نیست.

به عنوان مثال تبلیغات آفلاینی که در اپلیکیشن های بازی می بینید و یا حتی پیامک های تبلیغاتی که دریافت می کنید در دسته دیجیتال مارکتینگ طبقه بندی می شوند. دیجیتال مارکتینگ یک واژه کلی است که سایر مفاهیم مثل آنلاین مارکتینگ یا اینترنت مارکتینگ زیرمجموعه آن قرار می گیرند.

در حوزه ی بازاریابی همیشه سوالات زیادی وجود داشته است، در چند سال اخیر دیجیتال مارکتینگ چیست؟ نیز به این سوالات اضافه شده است. احتمال دارد که حتی روزانه به وفور با این مفاهیم سر و کار داشته باشید اما در هنگام تعریف هریک از این موارد، ندانید از کجا باید شروع کرد. به راستی تعریف درست هریک از این موارد چه میتواند باشد! ما در این مقاله صرفا به تعریف بازاریابی دیجیتالی خواهیم پرداخت.

دیجیتال مارکتینگ دقیقا به چه معناست؟

دیجیتال مارکتینگ چتریست که تمام فعالیت های بازاریابی مبتنی بر کانال های دیجیتالی شما را پوشش می دهد. کسب و کارها از کانال های ارتباطی دیجیتالی مانند موتور جستجوی گوگل، شبکه های اجتماعی، ایمیل و وب سایت ها به عنوان اهرمی برای دستیابی به مشتریان فعلی و آتی خود استفاده می کنند.

پس بازاریابی دیجیتال به معنی استفاده گسترده از تاکتیک های دیجیتالی و کانالها برای ارتباط با مشتریان است. از وب سایت شرکت گرفته تا دارایی­ های آنلاین برندینگ کسب و کار مانند تبلیغات دیجیتالی، بازاریابی ایمیلی، بروشورهای آنلاین و… طیف عظیمی از دارایی ها و تاکتیک ها هستند که زیر چتر دیجیتال مارکتینگ قرار می ­گیرند.

دیجیتال مارکترهای حرفه ای به خوبی می ­دانند که هر دارایی یا تاکتیک چگونه و کدام یک از اهداف گسترده آنان را پوشش می دهند.

استراتژی دیجیتال مارکتینگ براساس فریم ورک “RACE”

در این قسمت به توضیحی کوتاه و مختصر درباره برخی از دارایی ­ها و تاکتیک های رایج دیجیتال مارکتینگ می پردازیم :

دارایی­ های کاربردی در دیجیتال مارکتینگ

  • وب سایت
  • پست های وبلاگ
  • کتاب های الکترونیک (EBooks) و وایت پیپرها (Whitepapers)
  • اینفوگرافیک ها (Infographics)
  • ابزارهای کاربردی به منظور نظارت بر عملکرد کمپین های تبلیغاتی دیجیتال مثل Google Analytics
  • ابزارهای تعاملی
  • کانال های شبکه­ های اجتماعی مثل اینستاگرام، فیسبوک، لینکدین و …
  • روابط عمومی (PR)، بررسی های مربوط به محصول یا خدمت در شبکه های اجتماعی و نظرات (Reviews)
  • بروشورهای آنلاین و کاتالوگ های آنلاین (Lookbook)
  • دارایی ­های برندینگ (لوگوها، فونت ها و …)

ابزارهای بازاریابی دیجیتالی کارا در بازاریابی اینترنتی

دیجیتال مارکتینگ چیست

تاکتیک های پرکاربرد در دیجیتال مارکتینگ

با توجه به اهداف و استراتژی بازاریابی سازمان، دیجیتال مارکترها نیز می توانند به وسیله کانال های رایگان و یا پرداختی در دسترس خود از یک کمپین تبلیغاتی بزرگتر آفلاین و یا آنلاین حمایت کنند. به عنوان مثال تولید کننده محتوا می تواند یک سری پست برای وبلاگ تهیه کند و برای کتاب الکترونیکی جدیدی که شرکت به تازگی منتشر کرده است مشتری ایجاد کند و سپس مدیر شبکه های اجتماعی شرکت می تواند این پست ها را از طریق تبلیغ پولی یا انتشار در اکانت های شبکه های اجتماعی خود شرکت تبلیغ کند، در نهایت بازاریابان ایمیلی می توانند کمپین ایمیلی برای کسانی که اطلاعات بیشتر در مورد کتاب الکترونیکی را از سایت دانلود کرده اند، راه بیاندازند.

در ادامه به بررسی نقش هر یک از این تاکتیک های دیجیتال مارکتینگ خواهیم پرداخت ولی همواره به یاد داشته باشید که نتیجه مناسب تنها با یکپارچگی میان این فعالیت ها به دست می آید.

بهینه سازی موتور جستجو (SEO)

این روزها اگر فردی به دنبال محصول خاصی باشد و یا به دنبال جواب سوالی اولین کاری که می کند این است که در گوگل به دنبال پاسخ خود می گردد! حال هر چه وب سایت شما در جایگاه بالاتری قرار داشته باشد، احتمال اینکه مخاطب روی آن کلیک کند بیشتر خواهد بود! فرایند بهینه سازی وب سایت یا سئو (SEO) به معنای دستیابی به رتبه­ های بالاتر در صفحات نتایج موتورهای جستجو مثل گوگل است که در نهایت منجر به افزایش ترافیک ارگانیک (یا رایگان) سایت شما می­شود. دارایی های مورد استفاده در این بخش عبارتند از : وبسایت ها، وبلاگ ها و اینفوگرافیک ها.

برترین راهکارها برای بهینه سازی سایت

بازاریابی محتوا (Content Marketing)

چه یک ویدیو آموزشی، چه یک کاتالوگ و حتی همین مقاله ای که در حال مطالعه آن هستید، همه محتوا هستند و شما می توانید با تولید محتوای استاندارد و مبتنی بر مبانی سئو و انتشار آن از طریق کانال های مختلف مثل وب سایت یا شبکه های اجتماعی به رشد و توسعه کسب وکارتان کمک کنید.

تولید و انتشار محتواهای ارزشمند با هدف ایجاد آگاهی از برند، رشد ترافیک سایت، جذب مشتریان فعلی و  بالقوه را بازاریابی محتوا گویند. در کانتنت مارکتینگ قبل از هر چیز نیاز، سبک زندگی مخاطبان و همچنین صدا و لحن برند خود را مشخص کنید و با توجه به کلیه این موارد اقدام به تولید محتوای با کیفیت کنید. اثربخشی کانتنت مارکتینگ امروزه تقریبا برای همه کسب و کارها، ثابت شده است.

بیشتر بخوانید:  اینستاگرام مارکتینگ چیست و نکات طلایی در سال 2021

از جمله ابزارهای ارتباطی مورد استفاده در این بخش می توان به پست های وبلاگ ها، کتاب های الکترونیک، اینفوگرافیک ها و بروشورهای آنلاین اشاره کرد.

دیجیتال مارکتینگ

بازاریابی شبکه­ های اجتماعی (Social Media Marketing)

به فرایند ارتقای برند و محتوا از طریق کانال های شبکه ­های اجتماعی به منظور افزایش آگاهی از برند، جذب ترافیک و جذب مشتری برای کسب و کار، بازاریابی شبکه ­های اجتماعی یا SMM گویند. کانال های مورد استفاده در این شکل از بازاریابی، شبکه های اجتماعی مثل فیسبوک، توییتر، لینکدین، اینستاگرام، پینترست و گوگل پلاس هستند.

تبلیغات کلیکی یا پرداخت به ازای کلیک (PPC)

به راهکار جذب ترافیک به وب سایت از طریق پرداخت به ناشران مختلف مثل مجلات اینترنتی که تبلیغات شما را در وب سایت خود قرار می دهند، به ازای هر بار کلیک تبلیغ شرکت در سایت ناشر، پرداخت به ازای کلیک می گویند. این روش در واقع نوعی تبلیغات آنلاین محسوب میشود که افراد را به صفحات فرود سایت هدایت می کند.

یکی از متداول ترین روش های پرداخت به ازای کلیک، گوگل ادز (Google Ads)  است که به شما این امکان را می دهد که با پرداخت مبلغی به ازای هر کلیک به شرکت گوگل در جایگاه های بالاتری در نتایج سرچ گوگل ظاهر شوید .پست های اسپانسری در اینستاگرام یا تبلیغات پرداختی در فیسبوک از جمله دیگر انواع PPC هستند.

بازاریابی وابسته (Affiliate Marketing)

نوعی از تبلیغات مبتنی بر عملکرد است که در آن شما به ازای تبلیغ و ارتقای محصولات و خدمات کسب و کار دیگری در وب سایتتان، کمیسیون دریافت می کنید. به عنوان مثال در این روش که اصطلاحا به آن مشارکت در فروش نیز گفته می شود شما می توانید با نوشتن یک دستور غذایی ساده یک محصول غذایی را در وبلاگتان معرفی کنید و مخاطبان را برای خرید این محصول به سایت فروش محصول هدایت کنید، در نهایت به ازای هر خریدی که از طریق مخاطب فرستاده شده از سوی سایت شما به سایت فروشنده انجام شود، مبلغی به شما پرداخت می شود.

تبلیغات بومی یا همسان (Native Advertising)

تحقیقات حاکی از آن است که کاربران بعد از مدتی نسبت به بنرهای تبلیغاتی که در وب سایت ها و در جایگاه های مشخص قرار می گیرند، به اصطلاح کور می شوند و دیگر به این تبلیغات توجه نمی کنند. راهکاری که دیجیتال مارکتینگ برای جلوگیری از این دیده نشدن تبلیغات ارائه می کند، تبلیغات دقیقا مشابه سایر محتواهای بستر تبلیغاتی است.

تبلیغات بومی یا همسان به تبلیغاتی اشاره دارد که با ساختاری شبیه به بستر تبلیغاتی در کنار سایر محتواهای غیرپرداختی ظاهر می شوند. به عنوان مثال یکی از انواع تبلیغات همسان پست های دارای اسپانسر اینستاگرام هستند که در فید کاربران ظاهر می شوند و تنها با واژه Sponsored که در بالای آن قرار گرفته است، قابل تشخیص می باشند.

یا در مثالی دیگر می توان به تبلیغات گوگل ادز اشاره کرد، که لینک وب سایت را کاملا مشابه سایر لینک های دیگر و تنها به همراه یک کلمه AD که در کنار لینک قرار می گیرد، در صفحات ابتدایی نتایج جستجوی کاربران نشان می دهد.

اتوماسیون بازاریابی (Marketing Automation)

منظور از اتوماسیون بازاریابی نرم ­افزارهایی است که با هدف اتوماتیک و خودکار کردن فعالیت های بازاریابی به وجود آمده اند. بسیاری از دپارتمان های بازاریابی می بایست وظایف تکراری مانند بازاریابی ایمیلی، شبکه اجتماعی و دیگر فعالیت های مربوط به وب سایت خود را خودکار کنند.

از جمله وظایفی که می توان با استفاده از اتوماسیون بازاریابی انجام داد عبارتند از : ایمیل خبرنامه، برنامه ریزی پست ها در شبکه های اجتماعی، به روزرسانی لیست مخاطبان و ردگیری و گزارش دهی کمپین ها.

بازاریابی ایمیلی (Email Marketing)

شرکت ها از بازاریابی ایمیلی به عنوان راهی برای ارتباط با مخاطبانشان استفاده می­ کنند. ایمیل اغلب برای تبلیغ یک محتوا، تخفیف ها یا رویدادها مورد استفاده قرار می­ گیرد و همچنین شامل لینکی است که مردم را به وب سایت کسب و کارها و یا یک صفحه فرود خاص هدایت می کند. از جمله ایمیل هایی که می توان در کمپین های ایمیل مارکتینگ ارسال کرد عبارتند از:

خبرنامه برای خوانندگان وبلاگ، ایمیل های پیگیری برای بازدیدکنندگان وبسایت که چیزی دانلود کرده اند، ایمیل های خوشامدگویی برای مشتری، تخفیف های مناسبتی برای اعضای وفادار و ایمیل ها و نکات سریالی برای جذب و نگهداری مشتریان.

سئو بهتر است یا بازاریابی ایمیلی؟

دیجیتال مارکتینگ

پیشنهاد محتواهای قابل دانلود (Downloadable Content Offerings) مثل کتاب های الکترونیکی، وبینارها و …

یکی از تاکتیک های پرکاربرد در دیجیتال مارکتینگ ارائه محتواهای رایگان و غیررایگانی است که توسط کاربر قابل دانلود باشد. این استراتژی کانتنت مارکتینگ علاوه بر جذب و نگهداشت مخاطبان و تبدیل آنان به مشتری به جمع آوری داده های کاربردی در مورد کاربران مثل اطلاعات تماس کاربران نیز کمک خواهد کرد.

استفاده از تست A/B در طراحی وب سایت (Website Design A/B Testing)

شاید در ابتدا چنین به نظر برسد که طراحی سایت هیچ ارتباطی به دیجیتال مارکتینگ ندارد، اگر اینگونه فکر می کنید باید بگوییم که سخت در اشتباهید. شما نیاز دارید تا با استفاده از تست A/B به کاربرپسندترین نوع از طراحی وب سایت خود دست یابید تا بتوانید مشتریان بیشتری را برای برند خود به دست آورید، و این همان هدف اصلی دیجیتال مارکتینگ است.

بیشتر بخوانید:  تاریخچه دیجیتال مارکتینگ و 7 روش کلیدی بازاریابی دیجیتال

شما می توانید یا استفاده از A/B Testing مناسب ترین رنگ، فونت، جایگاه CTA، نحوه قیمت گذاری، تصاویر پس زمینه، تعداد مراحل مورد نیاز برای خرید آنلاین و … را برای وب سایت خود انتخاب نمایید.

استراتژی صفحه فرود (Landing Page Strategy)

اولین صفحه ای که کاربر با ورود به وبسایت شما با آن مواجه خواهد شد همان صفحه فرود (Landing Page) است و به نوعی ویترین سازمان شما محسوب می شود. هنگام برگزاری کمپین های تبلیغاتی در شبکه های اجتماعی یا تبلیغات کلیکی، کاربران عموما به یک صفحه از وب سایت کسب وکارها هدایت می شوند که لندینگ پیج نام دارد و اگر به درستی طراحی نشود می تواند کاری کند که مشتریان علاقه مند، از خرید محصول یا خدمت صرف نظر و آن صفحه را ترک کنند.

 صفحه فرود چیست؟ و 7 نکته در طراحی صفحات فرود

استراتژی فراخوان برای عمل یا CTA (Call-To-Action Strategy)

فراخوان برای عمل یا CTA، مخاطب یا بازدیدکننده را به انجام کاری مثل کلیک بر روی یک دکمه، ورود اطلاعات، دریافت مشاوره رایگان، دانلود بروشور و … دعوت می کند. انجام هر یک از این اعمال و ورود به قیف فروش کسب وکار توسط کاربر در قبال دریافت یک چیز ارزشمند است.

دعوت به مطالعه یک مقاله و ورود به لینک در یک استوری اینستاگرامی، دعوت به دانلود یک کتاب الکترونیکی رایگان و … نمونه هایی از استراتژی های فرخوان برای عمل مورد استفاده توسط شرکت ها هستند.

لینک سازی و کسب کردن لینک (Link Building/Earning)

یکی از استراتژی های مهم در سئو، لینک بیلدینگ است که به بهبود رتبه وب سایت در نتایج موتورهای جستجو نیز کمک خواهد کرد.

اینفلوئنسرمارکتینگ (Influencer Marketing)

بسیاری از شرکت ها به جای اینکه بودجه تبلیغاتی خود را در جاهایی صرف کنند که ممکن است مخاطب اصلی آن را نبیند، ترجیح می دهند که از اینفلوئنسرهای صنعت خود استفاده کنند. به خاطر داشته باشید که اینفلوئنسرمارکتینگ تنها استفاده از سلبریتی ها با فالوورهای میلیونی برای تبلیغ محصولات نیست، شما می توانید به روش های گوناگون، اینفلوئنسرهای صنعت خود را پیدا و به آنها در راستای ترفیع محصولاتتان پیشنهاد دهید.

یک اینفلوئنسر می تواند یک پزشک، یک هنرمند، یک آشپز، یک فعال اجتماعی، یک دوستدار محیط زیست و … باشد. تعیین KPI ها به منظور ارزیابی عملکرد و سنجش ROI کمپین تبلیغاتی از اهمیت زیادی در اینفلوئنسر مارکتینگ بر خوردار است.

اینفلوئنسر مارکتینگ چیست؟ و اشتباهات رایج در آن

روابط عمومی آنلاین (Online PR)

روابط عمومی آنلاین بسیار شبیه روابط عمومی سنتی است ولی در محیط مجازی شاهد آن هستیم. روابط عمومی آنلاین به دنبال تاثیر بر افراد است و نه متقاعد کردن آنها به خرید برند، این تاثیر ممکن است در قالب یک پست اینستاگرامی توسط یکی از خریداران محصول، در مورد محصول جدیدتان یا یک خبر در خبرگزاری های آنلاین در مورد مسئولیت اجتماعی کسب وکار شما (به عنوان مثال فعالیت هایی که در راستای جلوگیری از گسترش بیابان ها انجام داده اید) باشد.

روابط عمومی آنلاین می تواند به کمک پوشش آنلاین به وسیله نشریات دیجیتالی، وبلاگ ها و سایر وب سایت های مبتنی بر محتوا، امنیت شما را در فضای آنلاین تامین کند.

برخی از کانال های مورد استفاده در روابط عمومی آنلاین، عبارتند از : تماس با خبرنگاران از طریق رسانه های اجتماعی، تعامل با بررسی های آنلاین محصولات (Reviews) و مقالات آنلاین مربوط به شرکت، در فضای مجازی مثل کامنت هایی که در وبسایت یا وبلاگ خود  شرکت یا سایر وب سایت ها در مورد محصولات یا خدمات شرکت قرار داده می شوند.

وظایف اصلی دیجیتال مارکتر چیست؟

بازاریاب دیجیتال یا دیجیتال مارکتر مسئول دستیابی به آگاهی از برند و ایجاد مشتری از طریق کلیه کانال های دیجیتالی رایگان و پرداختی در دسترس شرکت است. این کانال ها شامل رسانه های اجتماعی، وبسایت خود شرکت، رتبه بندی موتور جستجو، ایمیل، تبلیغات نمایشی و وبلاگ شرکت است.

بازاریابان دیجیتال برای هر کانالی معمولا بر روی شاخص های کلیدی عملکرد (KPI) مختص آن کانال تمرکز می کنند تا عملکرد شرکت را در هر یک از آنها بسنجند. به عنوان مثال دیجیتال مارکتر مسئول سئو (SEO) ترافیک ارگانیک (ترافیک حاصل از بازدیدکنندگان وبسایت که صفحه ای از وبسایت شرکت را از طریق جستجو در گوگل پیدا کرده اند) وبسایت شرکت را می سنجد.

امروزه دیجیتال مارکتینگ توسط سمت ها و نقش های گوناگونی در شرکت ها انجام می شود. در شرکت های کوچک ممکن است یک نفر کلیه تاکتیک های دیجیتال مارکتینگ را که پیش از این به آن اشاره کردیم به شکل همزمان انجام دهد. در صورتی که در شرکت های بزرگ متخصص های گوناگون بر روی یک یا دو کانال دیجیتالی برند تمرکز می کنند. در ادامه برخی از این سمت ها و نقش ها آورده شده است.

مدیر سئو (SEO)

KPI های اصلی: ترافیک ارگانیک

به طور خلاصه مدیر سئو رتبه ی وب سایت شرکت را در جستجوی گوگل بالا می آورد. این فرد با استفاده از رویکردهای متفاوت بهینه سازی موتور جستجو ممکن است مستقیما با تولیدکنندگان محتوا برای اطمینان ازعملکرد مناسب محتوای تولیدی در گوگل در ارتباط باشد، حتی اگر این محتوا در شبکه های اجتماعی پست شده باشد.

متخصص تولید محتوا

KPI های اصلی: مدت زمان سپری کردن در صفحه، ترافیک کلی وبلاگ، دنبال کنندگان صفحات شرکت در فضای مجازی

متخصصان تولید محتوا، تولیدکنندگان محتوای دیجیتالی هستند. این افراد اغلب تقویم تولید محتوای شرکت را تهیه و مدیریت می کنند و استراتژی محتوای شرکت را تعیین می کند. این متخصصان اغلب با افراد سایر دپارتمان ها در ارتباط اند تا مطمئن شوند که محتوای تبلیغاتی و یا غیرتبلیغاتی هر یک از کانال های دیجیتالی با محصولات و کمپین های ارائه شده از سوی کسب و کار همسو باشند.

بیشتر بخوانید:  خرید پیج اینستاگرام و نکات ضروری قبل از خرید پیچ اینستا

چه نوع محتوای دیجیتالی باید بسازیم؟

مدیر شبکه های اجتماعی

KPI های اصلی Follow ها، Impression ها، به اشتراک گذاشتن ها، نرخ تعامل

نقش یک مدیر شبکه های اجتماعی از عنوانش مشخص است ولی اینکه چه شبکه های اجتماعی را مدیریت کند وابسته به صنعتی است که شرکت در آن فعالیت می کند. از همه مهم تر مدیران شبکه های اجتماعی یک برنامه مشخص برای پست محتوای بصری و نوشتاری شرکت تنظیم می کنند.

این کارمند نیز ممکن است با سایر متخصصان بازاریابی محتوا کار کند تا بتواند یک استراتژی مناسب برای نوع محتوا و شبکه اجتماعی مورد استفاده تدوین کند.

دیجیتال مارکتینگ چیست

هماهنگ کننده اتوماسیون بازاریابی

KPI های اصلی: نرخ باز کردن ایمیل، نرخ کلیک کمپین، نرخ تبدیل

هماهنگ کننده اتوماسیون بازاریابی به انتخاب و مدیریت نرم افزارهای مربوط به شناخت رفتار مشتریان و اندازه گیری رشد کسب و کار برای کل تیم بازاریابی کمک می کند. به عنوان مثال شما ممکن است به یک نرم افزار جامع در حوزه CRM نیاز داشته باشید و همچنین به شخصی نیاز داشته باشید تا ماهانه گزارش های حاصل از این نرم افزار را تحلیل و ارائه کند.

شاید هم یک کمپین تبلیغاتی دیجیتال راه اندازی کرده اید و به شخصی نیاز دارید تا کلیه کانال های بازاریابی شما را هماهنگ کند و یکپارچگی کمپین تبلیغاتی را در کلیه این کانال ها تضمین نماید.

از آنجایی که بسیاری از عملیات های بازاریابی بالا به شکل جدا از هم صورت می گیرند، باید فردی وجود داشته باشد تا این فعالیت های دیجیتالی را جمع و در غالب یک کمپین واحد درآورد و عملکرد هر کمپین را پیگیری کند.

چه تفاوتی میان دیجیتال مارکتینگ و بازاریابی ربایشی وجود دارد؟

علاوه بر آنلاین مارکتینگ دیگر مفهومی که بسیار نزدیک به دیجیتال مارکتینگ بوده و گاهی اوقات به جای این مفهوم استفاده می شود، بازاریابی درونگرا است. بازاریابی ربایشی (Inbound Marketing) و بازاریابی دیجیتالی عملا مشابه یکدیگر هستند ولی چند تفاوت کوچک نیز میان آنها وجود دارد.

شاید تنها پس از صحبت با بازاریابان و صاحبان کسب و کار در ایالات متحده، انگلستان، آسیا، استرالیا و نیوزلند قادر به فهم این تفاوت های کوچک در سرتاسر جهان شوید. ما در ادامه این مقاله قصد داریم تا با مقایسه بازاریابی ربایشی یا درونگرا با دیجیتال مارکتینگ، شما را با این تفاوت ها بیشتر آشنا کنیم.

بازاریابی درونگرا (جاذبه ای یا ربایشی) چیست؟

در ظاهر این دو مفهوم شبیه هم هستند : هر دو در محیط آنلاین رخ می­ دهند و بر روی ایجاد محتوای دیجیتالی برای استفاده مردم تمرکز دارند. پس تفاوت در چیست؟

واژه دیجیتال مارکتینگ هیچ تفاوتی میان تاکتیک­ های بازاریابی کششی (Pull) و فشاری (Push) یا همان چیزی که امروزه با عنوان روش های درونگرا (Inbound) و برونگرا (Outbound) شناخته میشوند قایل نمی­ شود.

هر دو این روش ها در زیر چتر دیجیتال مارکتینگ قرار می گیرند. تاکتیک های بازاریابی برونگرا به دنبال آن است که پیام را مستقیما در برابر بیشترین تعداد افرادی که در فضای مجازی حضور دارند، (صرف نظر از اینکه فرد مقابل چقدر مرتبط یا خواهان این پیام است) قرار دهد.

به عنوان مثال تبلیغات بنری پرزرق و برقی که در بالای بسیاری از وب سایت ها می بینید که سعی دارند محصولی را تحمیل کنند یا برای کسب و کارهایی تبلیغ کنند که لزوماً ربطی به حوزه فعالیت آن وب سایت ندارند، در دسته فعالیت های بازاریابی برونگرا قرار می گیرند. از سوی دیگر بازاریابانی که تاکتیک های بازاریابی درونگرا یا ربایشی را به کار می ­بندند از محتوای آنلاین برای جذب مشتریان هدف خود به وب­سایتشان بهره می­ گیرند.

یکی از ساده ­ترین و همچنین قدرتمندترین ابزار بازاریابی ربایشی، وبلاگ است. وبلاگ به سایت شما این امکان را می ­دهد که بر روی لغات مورد پسند مشتریانتان سرمایه ­گذاری کنید. نهایتا بازاریابی ربایشی یا درونگرا روشی است که از دارایی­ های دیجیتال مارکتینگ برای جذب و تبدیل مخاطب آنلاین به مشتری بالقوه و سپس مشتری واقعی و بعد از آن مشتری وفادار و  هواخواه (Fan) برند استفاده می­ کند. (Attract، Convert ،Close ،Delight)  از طرفی بازاریابی دیجیتال یک واژه کلی است که شامل کلیه تاکتیک های بازاریابی اینترنتی (صرف نظر از درونگرا یا برونگرا بودن آنها) می­ شود.

سوالات متداول برای دیجیتال مارکتینگ

به طور خلاصه طبق تعریف انجمن بازاریابی امریکا : “دیجیتال مارکتینگ به معنای استفاده از ابزارها و کانال های دیجیتالی و اجتماعی به منظور ترفیع یک برند یا جذب مشتری است.”

برخی از پرکاربردترین تاکتیک های دیجیتال مارکتینگ که در این مقاله به آنها پرداخته شده است عبارتند از : 

بهینه سازی موتور جستجو (SEO)- بازاریابی محتوا (Content Marketing)- شبکه های اجتماعی (Social Media Marketing)- تبلیغات کلیکی یا پرداخت به ازای کلیک (PPC)- بازاریابی وابسته (Affiliate Marketing)- تبلیغات بومی یا همسان (Native Advertising)- اتوماسیون بازاریابی(Marketing Automation) – بازاریابی ایمیلی (Email Marketing) – پیشنهاد محتواهای قابل دانلود (Downloadable Content Offerings) – استفاده از تست A/B در طراحی وب سایت (Website Design A/B Testing) -استراتژی صفحه فرود (Landing Page Strategy) – استراتژی فراخوان برای عمل یا CTA (Call-To-Action Strategy) – لینک سازی و کسب کردن لینک (Link Building/Earning) – اینفلوئنسرمارکتینگ (Influencer Marketing)- روابط عمومی آنلاین (Online PR)

یک دیجیتال مارکتر باید بتواند با استفاده از مبانی سئو رتبه وب سایت کسب وکار را بهبود ببخشد، حضور برند را در شبکه های اجتماعی مدیریت کند، با اصول کانتنت مارکتینگ آشنا باشد و در زمینه مدیریت اتوماسیون بازاریابی به کسب وکار کمک کند.

9 پاسخ

  1. سلام. مقاله خوبی بود . همین که تفاوت بین ابزار در اختیار و روش استفاده از آن را معرفی کرد یعنی دارایی های دیجیتال مارکتینگ و تاکتیک های لازم. و همچنین تفاوت بازاریابی ربایشی که قطعا اهمیت داشتن وبلاگ رو مشخصا نشان می دهد. ممنون

    1. دوست عزیز
      سلام
      از اینکه این مقاله مورد توجه و رضایت شما واقع شده بسیار خوشحالیم.
      برای آشنایی با تازه های دنیای بازاریابی و برندنیگ با بیلاودمارکتینگ همراه باشید.
      با سپاس

  2. سلام سرکار خانم بختیاری
    خیلی ممنون از مقاله مفید تان
    نکات آموزنده زیادی یادگرفتم.
    پایدار باشید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *