تبلیغات دیجیتالی در میان مصرف کنندگان شهرت خوبی ندارد. در حقیقت، با توجه به تحقیقات صورت گرفته و بررسی رفتار مشتریان ، نتیجه چیزی بود که اکثر بازاریابان مدت های مدیدی است که از آن آگاهی دارند : “مصرف کنندگان به صورت خودجوش تبلیغات دیجیتالی را نادیده می گیرند”.
بالای نیمی از پاسخ دهندگان بیان کردند که از برنامه های بلاک کردن تبلیغات استفاده می کنند یا قصد نصب این برنامه ها در 6 ماه آینده، داشته اند. قطعا این موضوع چیزی نیست که برندها بخواهند بشنوند، اما راه حل آن چیست؟
برای بسیاری از کسب و کارها، راه حل آسان است : بازاریابی درونگرا یا جاذبه ای اما بازاریابی درونگرا در بلند مدت عمل می کند، و ایجاد مخاطبان وفادار و جریان ثابت از بازدید طبیعی، کار آسانی نیست. آیا کار اشتباهی است که استراتژی درونگرا را با تبلیغات دیجیتالی، به عنوان بخشی از برنامه ی جامع دیجیتال مارکتینگ خود، تکمیل کنید؟ آیا تبلیغات دیجیتالی قادر است بازاریابی جاذبه ای شما را تکمیل کند و تجربه ای مثبت و با ارزش برای مشتریان بالقوه تان فراهم کند؟
البته، اما تمام این موارد در اجرا مشخص می شود. ابتدا، لازم است بدانیم چرا افراد موضع سخت و دیدگاه بدی نسبت به تبلیغات آنلاین عرف دارند، تا مطمئن شویم می توانیم تبلیغات بهتری خلق کنیم.
چرا افراد از تبلیغات دیجیتالی متنفر هستند؟
گزارش مربوط به ارتباط مشتریان با تبلیغات حقایق پنهان در مورد چرایی نادیده گرفته شدن تبلیغ آنلاین توسط مردم را، آشکار کرد. عمده ترین دلایل تنفر مخاطبان از تبلیغات دیجیتالی به قرار زیر است :
تبلیغات دیجیتالی آزاردهنده و از هم گسیخته است
بی شک، بزرگترین دلیلی که مخاطبان روی خوشی به تبلیغات دیجیتالی نشان نمی دهند، آن است که این تبلیغات را آزاردهنده و از هم گسیخته می دانند. همه ی ما تبلیغات آزاردهنده ی پاپ آپ تلفن همراه را که محتوای اصلی را به محض وارد شدن به صفحه می پوشاند را تجربه کرده ایم و تلاش بسیار کرده ایم تا از نمایش آنها جلوگیرری کنیم.
در حقیقت، گوگل اخیرا اعلامیه ای صادر کرده مبتنی بر آنکه در حال تلاش های آگاهانه برای جلوگیری از وبسایت هایی که از این نوع تبلیغات استفاده می کنند، است.
تبلیغات دیجیتالی تجربه ی جستجو در میان مطالب و صفحات اینترنت را دچار اختلال می کند
بزرگترین دلیل عدم استقبال از تبلیغات آنلاین، آن است که تبلیغات دیجیتالی در تجربه ی جستجوی مخاطب در صفحات اینترنت اختلال به وجود می آورد. ویدئوهایی که به صورت خودکار به نمایش درمی آیند و بنرهای موجود که مدام در حال فلش زدن هستند تا حواس مخاطبان را از محتوای مورد نظرشان پرت کنند و فعالانه تلاش می کنند تا توجه آنها را به خود جلب کنند. ممکن است ویدیوهایی که به صورت خودکار پخش می شوند موفق به جلب توجه مخاطبان شوند، اما دلیل آنها دلیل درستی نیست. به عبارت دیگر، مردم معمولا به این تبلیغات توجه می کنند چرا که در تقلای خاموش کردن آنها هستند.
به همین صورت، برای تبلیغات بنری هم بر کسی پوشیده نیست که بی توجهی و نادیده گرفتن بنرها، امری واقعی است. افراد نسبت به این تبلیغات بی تفاوت شده اند چراکه فهمیده اند این تبلیغات در کجاها به نمایش درمی آید، و می دانند چه زمانی باید آن را نادیده بگیرند. این تبلیغات عموما هدف گذاری ضعیف و طراحی بدی دارند، این به آن معنی است که پتانسیل نادیده گرفته شدن توسط خودآگاه و ناخودآگاه افراد را دارد، بنابراین آنها تمرکز خود را بر محتوایی که به واقع به دنبال آن بوده اند می گذارند.
تبلیغات دیجیتالی نگرانی های امنیتی به وجود می آورد
سومین دلیل اصلی که باعث می شود مردم تبلیغات دیجیتالی را دوست نداشته باشند نگرانی های امنیتی است که با خود به همراه دارد. بسیاری از وبسایت ها از طریق آپلود کردن تبلیغات، میزبان تبلیغات طرف سومی هستند. در این موارد، کنترل کردن کیفیت تبلیغاتی که به نمایش می گذارند یا اطمینان از امنیت آنها، برای وبسایت سخت می شود. تنزیل کیفیت و امنیت بین تبلیغات میزبان و تبلیغاتی که چاپ می کند باعث می شود مرورگرهای قوی آنها را بلاک کنند.
چگونه توجه مخاطبان را به استفاده از تبلیغات دیجیتالی جلب کنیم
اختلاف آشکاری بین استفاده ی برند از این نوع تبلیغات، و مشتریانی که در تلاش برای کنار زدن آنها هستند، وجود دارد. هرکسی که با بازاریابی درونگرا آشنا باشد، می داند که آنچه تا کنون در مورد آن بحث کردیم با اصول اساسی بازاریابی جاذبه ای همخوانی ندارد چرا که بازاریابی درونگرا به معنای بازاریابی محصولات و خدمات به طریقی مفیدتر و انسانی تر برای مخاطبان است.
اما این به آن معنا نیست که تبلیغات دیجیتالی نمی تواند به عنوان اصول بازاریابی درونگرا در نظر گرفته شود. فقط لازم است تصورات که در مورد تبلیغات دارید را منظم کنیم تا تجربه ای مثبت تر برای افرادی که نهایتا آن را دریافت می کنند، به وجود آورید.
بازاریابان به روش های زیر می توانند تبلیغات دیجیتالی مناسبی خلق کنند :
تمرکز بر تبلیغات دیجیتالی بومی (یا اجتماعی)
طبق تحقیقات صورت گرفته، مخاطبان به تمام تبلیغات به یک چشم نگاه نمی کنند، و تبلیغات برای آنها متفاوت بوده و درجه بندی می شود. در حالیکه هیچ تبلیغی به طور کامل تجربه ی مثبتی را برای پاسخ گویان فراهم نمی کند، برخی از آنها واکنش خنثی بیشتری را موجب می شوند :
طبق مطالعات صورت گرفته تبلیغاتی که از طریق خبرنامه های ایمیلی، و پست های اسپانسری LinkedIn و Facebook برای مخاطبان فرستاده می شود، منجر به واکنشی خنثی از جانب آنها می شود. بین انواع تبلیغات دیجیتالی که اشاره شد، سنخیتی وجود دارد. آنها انواع تبلیغاتی هستند که در یک یا دو گروه طبقه بندی می شوند :
- تبلیغات دیجیتالی که کاربران انتخاب می کنند که آنها را دریافت کنند.
- تبلیغاتی که برای پلتفرم آنها مشکل آفرینی نکرده و از هم گسیخته نیستند.
خبرنامه های ایمیلی بخشی از ارتباطات محسوب می شوند، که افراد هر زمانی که بخواهند می توانندآنها را فعال یا غیر فعال کردن کنند. در تبلیغات ایمیلی ترجیح بر آن است که کمتر به مخاطبان فشار وارد شود، و بیشتر بر به اشتراک گذاری پیشنهادات و محتواهای بهتر تمرکز شودد، بنابراین تعجبی ندارد که مردم به آنها واکنش منفی نشان نمی دهند.
پست های اسپانسری facebook ، linkedin و twitter هر چند در مورد اینکه افراد تمایلی به دیدن آنها ندارند بیشتر شبیه به انواع سنتی تبلیغات آنلاین هستند.؛ اما مواردی وجود دارد که آنها را از تبلیغاتی مانند ویدیوهایی که به صورت خودکار به نمایش درمی آیند و پاپ آپ ها، که منجر به واکنش منفی کاربران می شود، جدا می کند.
- این تبلیغات دیجیتالی از هم گسیخته و گیج کننده نیستند : آنها با ظاهر و حس پلتفرمی که در آن به نمایش درمی آیند، یکسان و هم تراز هستند.
- این تبلیغات دیجیتالی معمولا محتوای مفیدی فراهم می کنند : به سادگی از شما درخواست خرید چیزی را نمی کنند.
- این تبلیغات می توانند بسیار هدفمند و شخصی سازی شده باشند : شما تمایل دارید اطلاعاتی که مرتبط به شما هستند را ببینید.
به همین دلیل، تبلیغات بومی در پلتفرم های شبکه ی اجتماعی می توانند استفاده ی هوشمندانه تری از بودجه ی تبلیغات دیجیتالی باشد. اینگونه نیست که به صورت ناخودآگاه توسط مخاطبان نادیده گرفته شود یا از نمایش آن جلوگیری به عمل آید، و به شما اجازه می دهد تا با پیشنهاد دادن چیزهایی که به آنها مرتبط هستند، به تبلیغات شما ارزش افزوده ببخشد.
Adwords های گوگل یکی از کانال های تبلیغات است که همچنین می تواند به عنوان تبلیغات “بومی” در نظر گرفته شود، چرا که از هم گسیخته نبوده و می تواند کاملا هدفمند برای کاربرانی که درمورد آن جستجو می کنند، باشد.
به دلیل اطلاعات زیادی که این پلتفرم از کاربرانش جمع آوری می کند، شما می توانید تبلیغات تان را در سطوحی بسیار جزیی و ریز طبقه بندی کنید، که به شما اجازه می دهد محتواهای مرتبط تری را به افراد مناسب و در زمان مناسب، ارائه دهید.
ارزش افزایی در تبلیغات دیجیتالی
تبلیغات دیجیتالی شما همچنان فرمی از محتوا است، بنابراین چرا از آن به عنوان فرصتی برای ارزش افزایی برای مخاطبانتان استفاده نمی کنید، تا اینکه آنها را به سمت خرید سوق دهید؟
هیچکس نمی خواهد مورد تبلیغ قرار گیرد، اما تمام تبلیغات نباید به گونه ای باشند که حس فشار برای خرید کردن را به کاربران القا کند. از کانال های پرداختی برای بهبود محتوای خود استفاده کنید با این هدف که بازدیدهایی که از طریق تبلیغاتتان ایجاد می شود را به بازدیدکنندگانی پیشرو تبدیل کنید، و به این صورت شما ارزش بیشتری به مخاطبانتان خواهید رساند و برند خود را در به صورت مثبت تری جایگاه یابی می کنید.
اما این موارد در عمل برای پلتفرم تبلیغات بومی و محلی چگونه خواهد بود ؟ بیایید ببینیم تبلیغات دیجیتالی چگونه می تواند با استفاده از ad words های گوگل درونگرا و جاذبه ای تر عمل کند.
وقتی با استفاده از گوگل به دنبال طراحان داخلی بگردید، چند تبلیغ از شرکت هایی که تلاش می کنند خدمات خود را ارتقا دهند، مشاهده خواهید کرد. اما اگر در مورد این شرکت ها نشنیده باشید از کجا می دانید کدامیک برای کار شما مناسب تر است؟
اینجا جایی است که تبلیغات کلیکی PPC کاربرد خود را نشان می دهد. اگر در حال تبلیغ کتاب اینترنتی تحت عنوان “چگونه برای پروژه ی شرکت خود بهترین طراح داخلی را پیدا کنید” هستید، احتمال اینکه در مقابل سایر تبلیغات و نتایج جستجوها به نمایش درآید، وجود دارد، چراکه مستقیاً به حل مشکلی کمک می کند. این به آن معنی است که احتمال بیشتری وجود دارد که روی تبلیغ شما کلیک شود و وارد سایت شما شوند.
در شکل زیر می توانید مثال هایی از کلمات کلیدی بلاگ هایی که بر حسب تبلیغات محتوا در صفحه اول جستجو به نمایش درآمده اند را مشاهده کنید.
از طریق تبلیغات دیجیتالی نحوه ی تعیین مخاطبین هدف خود را بهبود بخشید
یکی از بزرگترین مزیت های استفاده از تبلیغات دیجیتالی بر خلاف تبلیغات آفلاین آن است که گزینه های هدف گیری مخاطبان برای شما در دسترس است. در ادامه چند روش انتخاب مخاطبان هدف که برندها از آن استفاده می کنند تا مطمئن شوند ارزش افزوده ی خود را از طریق تبلیغات به دست مشتریان می رسانند، را مورد بررسی قرار خواهیم داد.
تبلیغات دیجیتالی در Facebook
این نوع تبلیغات از نظر محتوایی، کاربران Facebook را هدف گرفته که طبق اطلاعات جمع آوری شده از آن کاربران، به بازاریابی محتوا علاقه مند هستند.
به جای بمباران کردن تمام کاربران Facebook که ممکن است برخی از آنها به پست های محتوایی علاقه نداشته باشند.)، این تبلیغات فقط برای آن دسته از کاربران به نمایش درمی آید که به احتمال زیاد آن را مفید می دانند.
این مثال از تبلیغات دیجیتالی، با بازاریابی درونگرا به عنوان ارزش آفرینی از طریق پیشنهاد محتوای سودمند، تحریک بازدید های مرتبط، و تبدیل این بازدیدکنندگان به مخاطبانی پیشرو، سنخیت دارد.
تبلیغات دیجیتالی در Twitter
درست مانند Facebook ، Twitter هم می تواند به عنوان کانال پرداختی برای بهبود محتوای سودمند برای بخش بندی مخاطبانتان باشد. Twitter از طریق تبلیغاتش 4 گزینه ی اصلی برای هدف گیری مخاطبان را پیشنهاد می دهد :
- دنبال کنندگان : تبلیغات خود را مبتنی بر افرادی که کاربران مشخصی را دنبال می کنند، هدف گیری کنید.
- کلمات کلیدی : افراد را بر اساس کلمه ای که به دنبال آن هستند هدف گیری کنید.
- مخاطبان مناسب : پایگاه داده ایمیل خود را بارگذاری کنید و افرادی که در چرخه ی عمر مشخصی قرار دارند را هدف قرار دهید ( مثلا خوانندگانی که هنوز عضو نشده اند. )
- بازاریابی مجدد : سیستم پیگیری تبدیلی را راه اندازی کنید و کاربرانی را که اخیراً در سایت شما فعالیت داشته اند را هدف قرار دهید.
Twitter از تمام ظرفیت تبلیغات پلتفرم خود استفاده می کند تا تبلیغات مرتبط را برای کاربران بفرستد و این کار را از طریق پیگیری و ردیابی فعالیت آنلاین کاربران انجام می دهد. بررسی می کنند کاربران روی چه موضوعاتی کلیک می کنند و برای کدامیک وقت می گذارند سپس با تجمیع این اطلاعات تبلیغاتی که به احتمال زیاد مورد توجه مخاطبان مورد هدف قرار خواهد گرفت را برای آنها می فرستند.
تبلیغات دیجیتالی در LinkedIn
وقتی کاربری تبلیغی را در LinkedIn خود می بیند، این تبلیغ نتیجه ی بازدید از وبسایت و وارد کردن جزئیات آنها در مورد مطالب مختلفی است که فرد از قبل در مورد آنها جستجو کرده است. با این حال این تبلیغ مانند پلتفرم تبلیغات بومی ناخوانده و سرزده نیست، و قطعا احساس سایر مثال های بازاریابی درونگرا را نیز القا نمی کند. هرچند، این امر محتملا به دلیل نیت کاربران آن، که از قبل از طریق درخواست شان به نمایش درآمده است، می باشد.
درحالیکه تبلیغات دیجیتالی عموما محتوا محور هستند، هوشمندانه خواهد بود اگر از ظرفیت هدف گیری پلتفرم شبکه ی اجتماعی برای متناسب ساختن تبلیغاتی که برای کاربران به نمایش می گذاریم، بهره ببریم.
بازاریابی درونگرا + تبلیغات دیجیتالی = تبلیغات دوست داشتنی تر
تاکنون چندین مثال از اینکه چگونه تبلیغات دیجیتالی می تواند برای مخاطبان ارزش آفرینی کند را دیدیم، به قدری که تمایل بیابید آنها را در مورد برند خود نیز به کار ببرید. آنچه اهمیت دارد این است که مطمئن شوید که به افراد درست، در مکان درست، و در زمان درست دسترسی پیدا کنید و تبلیغات متناسب با آنها را به دستشان برسانید.
کاملا امکان پذیر است که تبلیغات دیجیتالی شما همراه با استراتژی بازاریابی درونگرا و جاذبه ای تان به اجرا درآید. در حقیقت، این دو در کنار هم اثرگذاری بسیار خوبی خواهند داشت و از این طریق می توانید مطمئن باشید که تجربه ی خوبی را برای مخاطبان تان به ارمغان می آورید و تبلیغات دوست داشتنی تری را برای آنها تهیه می کنید.