گاهی اوقات نام بازاریاب با عبارات بسیار منفی مانند : آزاردهنده، عذاب آور و حیله گر گره می خورد. واقعا چرا اینگونه است؟ چون برخی مواقع کار ما بازاریابان چه بخواهیم و چه نخواهیم تبلیغ فعالیت های شرکت مان است، و متاسفانه گاهی اوقات کسب و کارها تصمیمات ضعیفی می گیرند و گاهی نیز تصمیمات شان کاملا فکرشده است و عواقب بلندمدتی همچون تخریب محیط زیست، تعدیل نیرو در یک جامعه خاص یا ناراحتی های مزمن را در نظر نمی گیرند.
پس تعجبی ندارد که گاهی ناخوشایند به نظر برسیم زمانی که کار ما در گرو تلاش برای مثبت جلوه دادن شرکت یا فقط کم کردن توجهات جامعه از قضایای ناخوشایند حاصل از برندمان است.
با این اوصاف آیا اندیشیدن به استراتژی های بلندمدت کسب و کار نیز بر دوش بازاریابان می افتد؟ آیا باید از فکرهای همیشگی مثل جذب مشتری، رسانه های اجتماعی و طراحی مجدد وبسایت دست بکشیم و وارد دنیایی شویم که در آن به دنبال فهم بهتر تاثیرات کسب و کارمان بر جامعه باشیم؟ به عبارت دیگر آیا مسئولیت اجتماعی شرکتی ( CSR – Corporate social responsibility ) باید بخشی از استراتژی بازاریابی شما شود؟
مسئولیت اجتماعی شرکت (Corporate social responsibility CSR) چیست؟
مسئولیت اجتماعی شرکت ( Corporate social responsibility ) ( CSR ) مشخصا یک فعالیت اخلاقی است. درحالی که برای این واژه تعاریف طولانی و فانتزی زیادی وجود دارد، ( CSR ) به زبان ساده یعنی درک تاثیرات و نتایج فعالیت های شما بر جوامع مختلفی که با برند شما در ارتباط است. مسئولیت اجتماعی همان تصمیم گیری است که از نظر اخلاقی درست باشد.
در Wikipedia مسئولیت اجتماعی این چنین تعریف شده : مسئولیت اجتماعی شرکت یک فرایند با هدف پذیرش مسئولیت کلیه فعالیت های شرکت و افزایش تاثیرات مثبتی که از طریق این فعالیت ها به محیط، مصرف کنندگان، کارکنان، جوامع، سهامداران ( کلیه افراد یا حوزه هایی که ذینفع محسوب می شوند ) وارد می شود، است.
چرا مسئولیت اجتماعی شرکت مهم است؟
امروز توجه به حوزه ( CSR ) حیاتی تر از هر زمان دیگری است. چندین دهه پیش جهان در دست حاکمیت بود و یک کشور یا ایالت یا برخی ارگان های دولتی چگونگی اداره دنیا را تعیین می کردند، اقدامات آنان شرایط اقتصادی را تحت تاثیر قرار می داد و مقررات آنها چگونگی حل مسایل را دیکته می کرد. و در حالی که این موضوع هنوز در سطوح مختلفی همچنان درست است ولی کسب و کارها در حال حاضر حاکمان جهان اند اگرچه خودشان اینگونه تصور نمی کنند.
(CSR) چه ارتباطی با بازاریابی دارد؟
حتی اگر بازاریابان کسانی نباشند که در نهایت این تصمیمات که تاثیرات گسترده ای بر جوامع مختلف دارند، را می گیرند ولی نقش جداناپذیری در ارسال پیام و ارتباطات مربوط به آنها دارند. بنابراین زمانی که از برنامه هایی بازاریابی صحبت می کنیم، فرصت هایمان را در نظر می گیریم یا برای کمپین ها آماده می شویم، واجب است که مسئولانه فکر کنیم.
در حقیقت داده های حاصل از تحقیقات حاکی از این است که مسئولیت پذیری رابطه مستقیمی با خرید دارد. با این تفاسیر آیا این به این معنا نیست که می توان از توجه به مسئولیت اجتماعی به عنوان یک استراتژی پیام رسانی ( messaging strategy ) در کمپین های بازاریابی خود استفاده کنیم و درآمدمان را افزایش دهیم؟ البته که میتوان.
برخی حتی معتقدند که مسئولیت اجتماعی شرکت یک ابزار بازاریابی است. در یکی از مقالات اخیر در موسسه مالزی، مدیرعامل ( RockCrops ) محمد ظریف افندی می گوید:” ما مدافعان قوی بازاریابی با توجه به مسئولیت اجتماعی هستیم که البته تنها به معنای استفاده از بودجه ( CSR ) نیست بلکه پیامی است که می خواهیم به مشتریانمان منتقل کنیم. و همچنین یک خدمت اجتماعی ساده فقط به دلیل یک کار نیک نیست بلکه می تواند برای بازاریابی و برندینگ کسب و کارهای کوچک و متوسط ( SMEs ) نیز کارگشا باشد. تنها مسئله پیش رو مرتبط کردن مسئولیت اجتماعی شرکت با بازاریابی است. ( CSR ) می تواند بیش از انکه فکر کنید برای جامعه و همچنین کسب و کار ارزشمند باشد.”
چگونه بازاریابی و مسئولیت اجتماعی شرکت را به هم مرتبط کنیم؟
اگر موافقید که بازاریابی و مسئولیت اجتماعی شرکت باید هم سویی داشته باشند، در زیر چند راه عملی برای این کار می آوریم که می توانید از آنها در شرکت خود استفاده کنید.
کار خیر به خاطر خود آن انجام دهید نه به خاطر روابط عمومی ( PR )
آیا به دنبال یک مطبوعات خوب هستید؟ نظرتان در مورد یافتن دلیلی مناسب و اهدای مقداری پول چیست؟ به جای همه ی این کارها سعی کنید از نظر اجتماعی مسئولیت پذیر باشید. هر آنچه که کسب و کار شما انجام می دهد بازتابی از فرهنگ شرکت شماست و می تواند در دید همگان اعمالی صالح و مثبت برداشت شوند.
بهترین متخصصان روابط عمومی معتقدند که روابط عمومی ( PR ) در صورتی ساده و جذاب خواهد بود که کسب وکار تنها اعمال قابل توجهی را انجام دهد که همه بدون آنکه مجبور باشند، بخواهند درباره آن صحبت کنند.
بلندمدت بیاندیشید.
انسیتوی ( CFA ) مقاله ای را با عنوان”شکستن چرخه کوتاه مدت” منتشر کرده است که نویسندگان آن درباره مسایل پرطرفدار با نتایج کوتاه مدت بحث کرده اند. آنان واژه ی”کوتاه مدت گرایی” را ابداع کردند که به معنای توجه بیش از حد بر روی نتایج کوتاه مدت و فصلی بود که ارزش های بلند مدت را از بین می برد.آنان معتقدند که با تمرکز فقط بر روی نتایج امروز، یک کسب وکار دیگر به اثرات زیان آور بالقوه فردا نمی اندیشد.
وقتی در حال برنامه ریزی کمپین های بازاریابی خود هستید زیاد عجله نکنید و مثلا به این فکر کنید که آیا این پست در وبلاگ مخاطبان بالقوه آینده شما را دور خواهد کرد یا نه؟ عدم توجه به بستر ( context ) و اهداف بلندمدت می تواند هم برای شرکت شما و هم برای جامعه در مقیاس وسیع نتیجه عکس داشته باشد.
نگرانی ها و ایده های خود را ابراز کنید.
بسیاری از بازاریابان نسبت به تاثیرات سازمانشان بر کسب و کار چندان کنجکاو نیستند چرا که معتقدند این کار وظیفه ی آنان نیست. اما آگاهی از چگونگی این تاثیرات بسیار بر توانایی شما در انجام هر چه بهتر کارتان موثر است پس لازم است که بر همه چیز نظارت داشته باشید. یعنی اگر به دنبال معرفی یک محصول جدید یا توسعه مکان فعلی خود هستید و این اعمال اثرات اجتماعی منفی دارند مطمئنا این وظیفه شماست که جلو این تصمیمات را بگیرید آن هم به عنوان یک بازاریاب چرا که اگر این حرکت آنها اثرات منفی اجتماعی داشته باشد متعاقبا در کسب و کار نیز اثرات منفی به جای می گذارد. پرداختن به این موانع پیش از آنکه زیاد دیر شود سبب می شود همه اعم از جامعه، بازاریاب و صاحب کسب و کار به یک اندازه برنده باشند.
به راه انداختن این مباحث مربوط به مسئولیت اجتماعی شرکت ( CSR ) در کنار کسب و کارتان همهمه های مثبتی را ایجاد می کند که می توانید از آن در همه ابعاد بازاریابی استفاده کنید.
بازاریابی ایمیلی ( Email Marketing ) : پیام هایتان درباره نوآوری های جدید را با توجه به اینکه بر چه افرادی تاثیر می گذارد بخش بندی کنید.
رسانه های اجتماعی ( Social Media ) : مطالب مثبت درباره خود منتشر کنید تا دیگران از روی هیجان و تحسین آن را به اشتراک بگذارند.
روابط عمومی ( Public Relations ) : کاری کنید که داستانتان بر سر زبان رسانه های محلی یا ملی بیافتد و درباره نوآوری های شما به خاطر تاثیرش بر جامعه صحبت کنند.
نظر شما چیست؟ آیا بازاریابان باید به مسئولیت اجتماعی شرکت اهمیت بدهند یا نه؟ چرا؟